نیاز دارم مدتی نباشم

نیاز دارم مدتی نباشم ؛
سفر کنم به جایی که هیچ کسی را نشناسم ،
به جایی که هیچ کسی مرا نشناسد ...
دور باشم و رها
سبُک باشم و آزاد ...
آدم هایی را ببینم ، که هیچ تصور بدی از آنها ندارم ،
مسیرهایی را بروم ، که تا به حال نرفته ام ،
عطرهایی را بزنم ، که تا به حال نزده ام ،
و لباس هایی را بپوشم ، که تا به حال نپوشیده ام ...
در مکان هایی بنشینم ، که هیچ خاطره ای را برایم زنده نمی کنند ،
موسیقی هایی گوش کنم ، که مرا یادِ کسی نمی اندازند ،
و نوشیدنی هایی بنوشم ، که مرا بیخیال تر از همیشه کنند ...
نه به کسی فکر کنم ،
نه نگرانِ چیزی باشم ،
نه از پیشامدِ پیش نیامده ای بترسم !
من نیاز دارم مدتی در خنثی ترین حالتِ ممکن باشم....
.
.
دیدگاه ها (۱)

اگر به وقت پیری، من ماندم و غم رفتنت،کوچه‌‌باغ‌ها را با همان...

کاش خیاط ها روزگار را می نوشتند... اگرخیاط ها روزگار را می ن...

♥ ️خانه دلتنگ غروبی خفه بودمثل امروز که تنگ است دلمپدرم گفت ...

فرقِ من و تو فقط چند ساله !من همین الآن می خواهمَتامّا تو بخ...

میخواهم در دنیای آرامش غیر درکی خودم غرق بشوم ،چشمانم را ببن...

ᴘᴀʀᴛ15

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط