عاشقم بی کینه ام اما تو میفهمی مگر
عاشقم، بی کینه ام اما تو میفهمی مگر
درد دارد سینه ام اما تو میفهمی مگر
من شبیه یک لباس کهنه ام از جنس عشق
حاصل صد پینه ام اما تو میفهمی مگر
جرم بسته روح و مغز و دست و پا و جانم از
غصه دیرینه ام اما تو میفهمی مگر
با قضاوت ها و بی رحمی چه محکم میزنی
سنگ بر آیینه ام اما تو میفهمی مگر
درد دارد سینه ام اما تو میفهمی مگر
من شبیه یک لباس کهنه ام از جنس عشق
حاصل صد پینه ام اما تو میفهمی مگر
جرم بسته روح و مغز و دست و پا و جانم از
غصه دیرینه ام اما تو میفهمی مگر
با قضاوت ها و بی رحمی چه محکم میزنی
سنگ بر آیینه ام اما تو میفهمی مگر
- ۴۱۱
- ۲۰ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط