پارت ۲۴مافیای عشق
آقای کیم رفت به دفتر خودش
(راستی کسی خبر نداره که این مدرسه مال جیمین هست😁)
و جیمین زنگ زد به جانی
..................
جیمین: الو قشنگم
جانی: الو خان داداش
جیمین: ببین خانوم کوچولو کار های مدرسه انجام شود و فردا میای مدرسه
جانی : ای داداش کی حوصله داره بره مدرسه
جیمین: حرف نباشه همین که گفتم فردا میای
جانی: اطاعت میشه فرمانده
جیمین:آفرین کاری نداری چیزی لازم نداری
جانی: خیر میتونی بری (قهقه خنده )
جیمین : ببین اگر دستم بهت برسه
جانی :خداحافظ
قطع تماس جیمین
ای خدا من چه کار کردم که این بشر و دوتا توله سگ بهم دادی ها خدا چرا
(ویو ات: شروع میشه ۱۲۳حرکت )
رفتم کلاس از شانسم معلم نیومد بود خدا را شکر و رفتم سر صندلی نشستم
که یونا آمد پیشم و حرف میزدیم
یونا: ای ات میگم جیمین کاری باهات نکرد
ات: ها چه کار مثلا
یونا : نمیدونم این آدم هر کاری میکنه
ات : نه بابا این اقا هیچ کاری نمیتونه انجام بده
و جیمین آمد بود که رفت صندلی نشست و جونگکوک و شوگا هم آمد پیش جیمین و جیمین سرش توی گوشی بود و حرف میزدن و معلم وارد میشود ای اخ جون ریاضی
ویو جیمین
وارد کلاس شودم که توله سگ ها آمدن پیشم و گفتن
شوگا : ای جیمین ساعت ۸ باید بریم؟ مهمانی ها
جیمین : اره میدونم
جونگکوک: یعنی میخوای ات هم بیاری
جیمین : اره خوب
شوگا : راستی تو مگه یک خواهر نداشتی چرا اون نمیاد (یکمی تعجبی)
جیمین: اره دارم ولی اون ازم کوچیک تر و نباید وارد این مهمونی باشه و براش خطرناک
جونگکوک: یعنی برای ات خطرناک نیست
جیمین: اره خطرناک ولی اون برای من مهم نیست میتونم بزارم بکوشنش🔪 ولی خواهرم نمیتونم اون یادگاره از مامان و بابام
معلم آمد
شوگا و جونگکوک:باشه پس امشب میبینمت و رفتن سر جاشون نشستن
و فصل جدیدی برامون درس میداد که زنگ خورد
و همه رفتن توی حیات و جیمین تنها رفت توی حیات پشتی که هیچ کسی اون رو نیبینش و رفت ریز دخت و اروی چمدان خوابید روی کمرش ولی چشماش باز و بسته میکرد و به آسمون ها نگاه میکرد و هی حرف پدرش توی ذهنش
تکرار میکرد و زنگ زد به شوگا و (جونگکوک هول ) که بیان حیات پشتی و قرار گذاشتن که وقتی مدرسه تموم شود برن خونی شوگا که یک داداش کوچیک داره ۴ سال ازش کوچیک تر که کاره اطلاعات و هک کردن بلد اسمش جونگوون هم داره زندگی میکرد
( راستی جونگکوک ی خواهر داره تو آمریکا و فقط جیمین میدونه و شوگا بی خبر و امروز میاد ساعت ۵ میاد کره )
(راستی کسی خبر نداره که این مدرسه مال جیمین هست😁)
و جیمین زنگ زد به جانی
..................
جیمین: الو قشنگم
جانی: الو خان داداش
جیمین: ببین خانوم کوچولو کار های مدرسه انجام شود و فردا میای مدرسه
جانی : ای داداش کی حوصله داره بره مدرسه
جیمین: حرف نباشه همین که گفتم فردا میای
جانی: اطاعت میشه فرمانده
جیمین:آفرین کاری نداری چیزی لازم نداری
جانی: خیر میتونی بری (قهقه خنده )
جیمین : ببین اگر دستم بهت برسه
جانی :خداحافظ
قطع تماس جیمین
ای خدا من چه کار کردم که این بشر و دوتا توله سگ بهم دادی ها خدا چرا
(ویو ات: شروع میشه ۱۲۳حرکت )
رفتم کلاس از شانسم معلم نیومد بود خدا را شکر و رفتم سر صندلی نشستم
که یونا آمد پیشم و حرف میزدیم
یونا: ای ات میگم جیمین کاری باهات نکرد
ات: ها چه کار مثلا
یونا : نمیدونم این آدم هر کاری میکنه
ات : نه بابا این اقا هیچ کاری نمیتونه انجام بده
و جیمین آمد بود که رفت صندلی نشست و جونگکوک و شوگا هم آمد پیش جیمین و جیمین سرش توی گوشی بود و حرف میزدن و معلم وارد میشود ای اخ جون ریاضی
ویو جیمین
وارد کلاس شودم که توله سگ ها آمدن پیشم و گفتن
شوگا : ای جیمین ساعت ۸ باید بریم؟ مهمانی ها
جیمین : اره میدونم
جونگکوک: یعنی میخوای ات هم بیاری
جیمین : اره خوب
شوگا : راستی تو مگه یک خواهر نداشتی چرا اون نمیاد (یکمی تعجبی)
جیمین: اره دارم ولی اون ازم کوچیک تر و نباید وارد این مهمونی باشه و براش خطرناک
جونگکوک: یعنی برای ات خطرناک نیست
جیمین: اره خطرناک ولی اون برای من مهم نیست میتونم بزارم بکوشنش🔪 ولی خواهرم نمیتونم اون یادگاره از مامان و بابام
معلم آمد
شوگا و جونگکوک:باشه پس امشب میبینمت و رفتن سر جاشون نشستن
و فصل جدیدی برامون درس میداد که زنگ خورد
و همه رفتن توی حیات و جیمین تنها رفت توی حیات پشتی که هیچ کسی اون رو نیبینش و رفت ریز دخت و اروی چمدان خوابید روی کمرش ولی چشماش باز و بسته میکرد و به آسمون ها نگاه میکرد و هی حرف پدرش توی ذهنش
تکرار میکرد و زنگ زد به شوگا و (جونگکوک هول ) که بیان حیات پشتی و قرار گذاشتن که وقتی مدرسه تموم شود برن خونی شوگا که یک داداش کوچیک داره ۴ سال ازش کوچیک تر که کاره اطلاعات و هک کردن بلد اسمش جونگوون هم داره زندگی میکرد
( راستی جونگکوک ی خواهر داره تو آمریکا و فقط جیمین میدونه و شوگا بی خبر و امروز میاد ساعت ۵ میاد کره )
- ۳.۱k
- ۱۴ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط