My violent mafia

My violent mafia
season2
Part12
ویو ا.ت
با صدای کوک بیدار شدم چشمامو وا مردم و دیدم دراز کشیده پیشم و بغلم کرده ولی چشاش بازه ساعت و چک کردم ساعت 11:00بود
اروم برگشتم سمته کوک
ا.ت: کوک میگم امروز میریم استیج
کوک: اره ولی من نمیتونم ترو ببرم
ا.ت: چراا
کوک: خب چطوری بگم قراره کلی پسر دیگه بیان نمیخام سر به سرت بزارن
ا.ت: ترو خداااا نگران نباش چیزی نمیشه
کوک: اوم نه
ا.ت: وا خب چرا مگه چی میشه من نمیخام تنها بمونم اگه منو تنها بزاری میرم بیرون
کوک: لازم نکرده باشه میبرمت
ا.ت: یسسس
کوک: تا ساعت یک اماده شو
ا.ت: اوکیی
ویو کوک
ا.ت با ذوق پاشد و رفت اماده بشه منم رفتم اتاقم و لباسامو پوشیدم و ی عطر زدم
اومدم بیرون و دیدم تهونگ و ا.ت اماده ان و
نشستن
کوک: بریم؟
ا.ت و تهونگ: بریمم
ویو ا.ت
سوار ماشین شدیم و منم پش نشسته بودم سرمو به شیشه چسبونده بودم و استرس اینو میکشیدم که شاید اونجا یکی ازیتم کنه
سرمو بردم جلو و پرسیدم
ا.ت: میگم کوک اونجا چن نفرن
کوک: اهم زیادن
ا.ت: اهوم
تکیه دادن پشت و چیزی نگفتم

بالاخره رسیدیم زودی پیاده شدمو وداشتم میرفتم تو که کوک و اومد از کمرم گرفت
کوک: اهم اهم ا.ت خانم حواستو جم کن به کسی نزدیک نمیشی و از منم دور نمیشی منم زیاد قرار نیس دنس و اینا برم چون من تمرینانم زیاد بوده اگرم نتونستی پیشم باشی ملید یکی از اتاقازو از اونجا میگیرم میری اونجا هم تلوزیون داره هم خوراکی هم مبل گوشیتم مه پیشته
ویو ا.ت
بالخره بعد کلی بحثتو با کوک رفتیم توو با کلی پسر مواجه شدم خیلاشون که خیلیی جذاب بودن اومدن سمت کوک انگار رفیقاش بودن
اروم لباسشو کشیدم
ا.ت: کوک
کوک: چی شده
ا.ت: میگم اینا کین
کوک: رفیقامن
ا.ت: اهان
ا.ت تو ذهن خودش: درست حدس زدمممم
چند ساعت بعد
ویو ا.ت بعد کلی حرف زدن و رقصیدن حوصلم سر رفت و از کوک خاستم بره برام یکی از کلیدای اتاق رو بگیره
بعد چند مین برگشت و منم رفتم اتاق ولی درو قفل نکردم
بعد کلی فیلم دیدن و بازی کردن ی دفعه صدای در اومد
ا.ت: کیهههه؟؟
ناشناس: سلام کوچولوو

ادامه دارد...
شرط: 30لایک
پارت بعد ی کوچولو اس.. ماته و تو کامنت پست بعد نوشته میشه ✨🌷
خماری خوش بگذره🌒✨