گروه فرهنگیرجانیوز نزدیک به دو ماه قبل بود که موجی از ت
گروه فرهنگی-رجانیوز: نزدیک به دو ماه قبل بود که موجی از توهین ها و فحاشی ها نسبت به شهاب حسینی توسط کاربران شبکه های مجازی به راه افتاده بود. آن هم صرفا به این خاطر که حسینی جایزه جشنواره فیلم کن را به امام زمان تقدیم کرد. اما حالا و بعد از گذشت یک ماه و نیم شهاب حسین به این فحاشی ها واکنش نشان داد.
به گزارش رجانیوز شهاب حسینی به تازگی در مصاحبه ای، ناگفته هایی از دریافت نخل طلای کن و حواشی بعد از آن پرداخته است.
آن چه در ادامه می خوانید بخشی از این مصاحبه است که حسینی به ماجرای تقدیم جایزه اش به محضر امام زمان(عج) می پردازد.
بعد از تمام شدن مراسم ها و جشن ها و تبریک ها، اولین باری که در هتل با جایزه ای که برایش تلاش کرده بودید تنها شدید، چه کردید؟
نگاهش کردم و به خاطر دریافتش خدا را شکر کردم. بعد از آن درش را بستم و آن را در چمدانم گذاشتم. تا روزی که باید به تهران بازمی گشتیم تهران.
تا روز آخر دیگر به آن نگاه نکردید؟
نه.
می ترسیدید؟
اتفاقا این سوال را یکی از تلویزیون های آنجا از من پرسید که حست از دریافت این جایزه چیست؟ گفتم: برای خودم ترس و برای مردمی که به خاطر دریافت این جایزه خوشحال اند، خوشحال. می ترسیدم چون بعد از این همه چیز سخت تر می شود. تا قبل از بازگشت به ایران دیگر وسوسه نشدم که دوباره چمدانم را باز کنم و جایزه را ببینم. چون می خواستم به زندگی عادی برگردم. آن جایزه یک سوغاتی بود. آدم سوغاتی را یک بار می خرد و می گذارد در چمدان با خود میبرد. من این جایزه را به طور معنوی به مردم و ساحت مقدس امام زمان تقدیم کردم. در فیلم ها هم موجود است صحبت هایم. اما مکانی که برایش درنظر دارم موزه سینماست. اگر موزه سینما به من این لطف را بکند که یک قفسه کوچک در اختیارم بگذارد، می خواهم تمام جوایزی را که تا امروز گرفته ام در آنجا قرار دهم.
نیمه شعبان، یادآور خاطرات خوب زندگی مان است
چرا در کن همان زمان که جایزه را به مردم تقدیم کردید، از امام زمان یاد نکردید؟
آنجا به خاطر شرایط و موقعیت شلوغی که در آن قرار گرفته بودیم، فراموش کردیم که شب اختتامیه، هم زمان با نیمه شعبان است. در حالی که ما همیشه از کودکی از نیمه شعبان در ذهنمان خاطره خوبی داشتیم. همیشه شیرینی و شربت میدادند، همه جا را چراغانی میکردند، قرار عروسیها را می گذاشتند، مدرسه ها تعطیل بود و تلویزیون بهترین فیلم های سینمایی را در این زمان پخش میکرد. امام زمان از همان دوره برای ما وجود بزرگی بود برای همین روز تولدش همه جا جشن بود. وقتی بزرگ تر شدم و عقل بیشتر از احساس بر من حاکم شد و طی تعادل اندکی عقل و احساس به هم رسیدند، بیش از پیش به امام زمان ارادت پیدا کردم. وقتی تاریخ را مطالعه می کنید می بینید که انسان های حق طلب و حق جو همیشه در اقلیت جامعه خودشان زندگی کرده اند و بنا به اعتقاداتی که داشتد مورد هجمه، اذیت و آزار قرار گرفته اند. از حضرت نوح که بنا به قرار و مدارش با خدا در وسط صحرا شروع به ساختن کشتی کرد و در طول چهل سال انواع توهین و حرف ها را از مردم شنید تا موسایی که در میان فرعونیان بزرگ میشود و این رسالت بر عهده اش گذاشته میشود که قوم برده را از زیر سلطه فرعونیان بیرون بکشد.
این که 10 هزار نفر برابر 72 نفر قرار گیرند یک اتفاق شکوهمند در تاریخ است
شاید عده ای، این میزان اعتقادات را پیشتر در شما ندیده اند که پس از اهدای معنوی جایزه تان به ساحت امام زمان این چنین برافروخته شدند. در واقع تصور عموم این است که اعتقادات درونی باید وجهه بیرونی هم داشته باشد، یا حداقل چهره و طرز لباس پوشیدن افراد باید نشانی از اعتقاداتش باشد.
جدا از این که من به واسطه خانوادهای که در آن بزرگ شده ام این اعتقادات را همیشه داشته ام و همیشه به بزرگان دینم متوسل شده ام، وجه دراماتیک زندگی این بزرگان نیز برای من خیلی جذاب است. این نگاه را البته با درجات پایین تر میتوانیم درباره بسیاری از آزادی خواهان جهان داشته باشیم. همان آدمهایی که سر هدف و راهی که انتخاب کردهاند رفتند و جنگیدند. چرا 10 هزار نفر نیرو باید به 72 نفر برسند؟ این اتفاقی است که روی زمین افتاده و عظمت و شکوه دارد. اگر نخواهی از منظر مذهبی به این ماجرا نگاه کنی، حتی از منظر دارماتیک هم این واقعه شکوه دارد. اینکه دلی بتواند تحمل کند فرزندش را جلوی چشمانش بکشند. به همین خاطر است که بزرگترین خطایی که یک انسان میتواند در زندگی اش مرتکب شود این است که ناامید شود.
امام زمان(عج)، منادی صلح و عدالت جهانی است
پس اعتقاد شما به امام زمان از همین امیدواری می آید؟
من تصور میکنم که اگر ظهور امام زمان یا بازگشت مسیح تاکنون اتفاق نیفتاده، برای این است که بشر کماکان در حال طی کردن سیر تکاملی خودش هست و هنوز انتظار میرود که
به گزارش رجانیوز شهاب حسینی به تازگی در مصاحبه ای، ناگفته هایی از دریافت نخل طلای کن و حواشی بعد از آن پرداخته است.
آن چه در ادامه می خوانید بخشی از این مصاحبه است که حسینی به ماجرای تقدیم جایزه اش به محضر امام زمان(عج) می پردازد.
بعد از تمام شدن مراسم ها و جشن ها و تبریک ها، اولین باری که در هتل با جایزه ای که برایش تلاش کرده بودید تنها شدید، چه کردید؟
نگاهش کردم و به خاطر دریافتش خدا را شکر کردم. بعد از آن درش را بستم و آن را در چمدانم گذاشتم. تا روزی که باید به تهران بازمی گشتیم تهران.
تا روز آخر دیگر به آن نگاه نکردید؟
نه.
می ترسیدید؟
اتفاقا این سوال را یکی از تلویزیون های آنجا از من پرسید که حست از دریافت این جایزه چیست؟ گفتم: برای خودم ترس و برای مردمی که به خاطر دریافت این جایزه خوشحال اند، خوشحال. می ترسیدم چون بعد از این همه چیز سخت تر می شود. تا قبل از بازگشت به ایران دیگر وسوسه نشدم که دوباره چمدانم را باز کنم و جایزه را ببینم. چون می خواستم به زندگی عادی برگردم. آن جایزه یک سوغاتی بود. آدم سوغاتی را یک بار می خرد و می گذارد در چمدان با خود میبرد. من این جایزه را به طور معنوی به مردم و ساحت مقدس امام زمان تقدیم کردم. در فیلم ها هم موجود است صحبت هایم. اما مکانی که برایش درنظر دارم موزه سینماست. اگر موزه سینما به من این لطف را بکند که یک قفسه کوچک در اختیارم بگذارد، می خواهم تمام جوایزی را که تا امروز گرفته ام در آنجا قرار دهم.
نیمه شعبان، یادآور خاطرات خوب زندگی مان است
چرا در کن همان زمان که جایزه را به مردم تقدیم کردید، از امام زمان یاد نکردید؟
آنجا به خاطر شرایط و موقعیت شلوغی که در آن قرار گرفته بودیم، فراموش کردیم که شب اختتامیه، هم زمان با نیمه شعبان است. در حالی که ما همیشه از کودکی از نیمه شعبان در ذهنمان خاطره خوبی داشتیم. همیشه شیرینی و شربت میدادند، همه جا را چراغانی میکردند، قرار عروسیها را می گذاشتند، مدرسه ها تعطیل بود و تلویزیون بهترین فیلم های سینمایی را در این زمان پخش میکرد. امام زمان از همان دوره برای ما وجود بزرگی بود برای همین روز تولدش همه جا جشن بود. وقتی بزرگ تر شدم و عقل بیشتر از احساس بر من حاکم شد و طی تعادل اندکی عقل و احساس به هم رسیدند، بیش از پیش به امام زمان ارادت پیدا کردم. وقتی تاریخ را مطالعه می کنید می بینید که انسان های حق طلب و حق جو همیشه در اقلیت جامعه خودشان زندگی کرده اند و بنا به اعتقاداتی که داشتد مورد هجمه، اذیت و آزار قرار گرفته اند. از حضرت نوح که بنا به قرار و مدارش با خدا در وسط صحرا شروع به ساختن کشتی کرد و در طول چهل سال انواع توهین و حرف ها را از مردم شنید تا موسایی که در میان فرعونیان بزرگ میشود و این رسالت بر عهده اش گذاشته میشود که قوم برده را از زیر سلطه فرعونیان بیرون بکشد.
این که 10 هزار نفر برابر 72 نفر قرار گیرند یک اتفاق شکوهمند در تاریخ است
شاید عده ای، این میزان اعتقادات را پیشتر در شما ندیده اند که پس از اهدای معنوی جایزه تان به ساحت امام زمان این چنین برافروخته شدند. در واقع تصور عموم این است که اعتقادات درونی باید وجهه بیرونی هم داشته باشد، یا حداقل چهره و طرز لباس پوشیدن افراد باید نشانی از اعتقاداتش باشد.
جدا از این که من به واسطه خانوادهای که در آن بزرگ شده ام این اعتقادات را همیشه داشته ام و همیشه به بزرگان دینم متوسل شده ام، وجه دراماتیک زندگی این بزرگان نیز برای من خیلی جذاب است. این نگاه را البته با درجات پایین تر میتوانیم درباره بسیاری از آزادی خواهان جهان داشته باشیم. همان آدمهایی که سر هدف و راهی که انتخاب کردهاند رفتند و جنگیدند. چرا 10 هزار نفر نیرو باید به 72 نفر برسند؟ این اتفاقی است که روی زمین افتاده و عظمت و شکوه دارد. اگر نخواهی از منظر مذهبی به این ماجرا نگاه کنی، حتی از منظر دارماتیک هم این واقعه شکوه دارد. اینکه دلی بتواند تحمل کند فرزندش را جلوی چشمانش بکشند. به همین خاطر است که بزرگترین خطایی که یک انسان میتواند در زندگی اش مرتکب شود این است که ناامید شود.
امام زمان(عج)، منادی صلح و عدالت جهانی است
پس اعتقاد شما به امام زمان از همین امیدواری می آید؟
من تصور میکنم که اگر ظهور امام زمان یا بازگشت مسیح تاکنون اتفاق نیفتاده، برای این است که بشر کماکان در حال طی کردن سیر تکاملی خودش هست و هنوز انتظار میرود که
- ۱۴.۶k
- ۱۴ تیر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط