به نام خدا هستم از بچگی بزرگ شدم تو بیمارستان به دنیا ا

به نام خدا هستم، از بچگی بزرگ شدم، تو بیمارستان به دنیا اومدم، صادره از شهرمون، همونجا بزرگ شدم، چند سال سن دارم، تو دوران کودکیم بچه بودم، با رفیقام دوست شده بودم، یه خواهر وبرادر دارم که با هم خواهر برادرن، به دوست داشتن علاقه دارم، بعضی شبها که می خوابم خواب می بینم، تو خونمون زندگی می کنم و تا حالا نمردم
سلام 😄 تازه واردم، احتمالا خوش اومدم
دیدگاه ها (۶۰)

😶 😶

:]

بچهه هااااا من تو بچگی ببینید چی نوشتم تو دفتر نقاشیممم:۱۳۹۹...

رمان انیمه ای «هنوز نه!» چپتر ۴

Blackpinkfictions پارت ۲۲

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط