چند پارتی

چند پارتی
عشق اشتباه
پارت ۴
بهش گفتم چه کاری؟
_وقتی رفتیم تو میفهمی
اینو که گفت خیلی بیشتر ترسیدم ولی به روم نیاوردم اومدم که در ماشین رو باز کنم که یک دفعه دستم رو گرفت و دکمه تخت شدن صندلی رو زد صندلی تخت شد و هانگ اومد روم با چشمایی پر از ترس داشتم بهش نگاه میکردم، داشت به سمت گردنم میومد که گردنمو کج کردم و جا خالی دادم به سمت عقب هلش دادم و در ماشین رو باز کردم و تاجایی که می تونستم دویدم به جایی رسیدم که به نظرم امن بود از همون جا ماشین خبر کردم و به خونه رفتم روز بعد از ترس هانگ به همکار شرکت که دوست صمیمیم بود زنگ زدم اومد پیشم و باهم یه شرکت رفتیم شب شد و از دوستم خواستم به باهم تا خونه بیاد

منتظره پارت بعدی باشید❤️
دیدگاه ها (۱)

سریال: دختر قرن بیستم@h.mahakiاگر از این پست خوست اومد خوشحا...

چند پارتیعشق اشتباه پارت۵ (اخر)دیگه اون چند روز به دوستم میگ...

چند پارتی عشق اشتباهپارت ۳وقتی به خونه رسیدم بدون هیچ معطلی ...

سریال: امید همیشگی@h.mahakiاگر از این پست خوشت اومد خوشحال م...

پارت ٣ هزار و یک شبمیخواستم جواب اون هفتا پسر رو بدم که لیا ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط