عجب پزشک حاذقی بود
عجب پزشک حاذقی بود
تا مرا دید، فهمید دردم تو هستی
برای سلامتیم از داروخانه ات، تجویز کرد
باید
هر چهار ساعت
یک ساعت در آغوشت حبس شوم
تا نزدیک به آفتاب داغ سینه هایت آرام بگیرم
هر هشت ساعت
دو بوسه از گونه های چپ و راستت بگیرم
هر دوازده ساعت
شش بار لب هایم را در لبانت رها کنم
و هر بیست و چهار ساعت
باید بیست و چهار ساعت در کنارت نفس بکشم
این ها حرف من نیست
تجویز آن پزشک با کمالات است
و داروخانه موظف به تحویل دارو به بیمار است
پس زودتر دست به کار شو...
محمدامین_تیمور_زاده
#عاشقانه
تا مرا دید، فهمید دردم تو هستی
برای سلامتیم از داروخانه ات، تجویز کرد
باید
هر چهار ساعت
یک ساعت در آغوشت حبس شوم
تا نزدیک به آفتاب داغ سینه هایت آرام بگیرم
هر هشت ساعت
دو بوسه از گونه های چپ و راستت بگیرم
هر دوازده ساعت
شش بار لب هایم را در لبانت رها کنم
و هر بیست و چهار ساعت
باید بیست و چهار ساعت در کنارت نفس بکشم
این ها حرف من نیست
تجویز آن پزشک با کمالات است
و داروخانه موظف به تحویل دارو به بیمار است
پس زودتر دست به کار شو...
محمدامین_تیمور_زاده
#عاشقانه
- ۱.۴k
- ۲۴ بهمن ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط