مرورگر شما از پخش ویدیو پشتیبانی نمی‌کند.

از لاله زار توحید آتش زبانه میزد

از لاله زار توحید آتش زبانه می‌زد😭🏴
گل گشته بود پرپر، بلبل ترانه می‌زد

در گلشن ولایت، یک نوشکفته گل بود
گر می‌گذاشت گلچین، آن گل جوانه می‌زد

من ایستاده بودم دیدم که مادرم را😭🏴
دشمن گهی به کوچه، گاهی به خانه می‌زد

گاهی به پشت و پهلو گاهی به دست و بازو
گاهی به چشم و صورت گاهی به شانه می‌زد

گردیده بود قنفذ هم‌دست با مغیره😭🏴

او با غلاف شمشیر این تازیانه می‌زد

🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🥀🥀🥀😭🥀🥀🥀
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
دیدگاه ها (۰)

دخت رسول و این همه خونین جگر چرا فلک نجات و غرقه به موج خطر ...

السلام علیک یا مهدی جانم🍃😭🍃 صبر و قرار من به سر آمدهزود ب...

یه مرد آسمونی💔😭🏴نهالی کاشت میونباغچه مهربونی🖤😭🏴می گفت سفر که...

سلام مهدی جانم😭آقا جانم این جمعه‌ هم اومد و غروب شده ولی شما...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط