بالم شکسته بود و هوایی نداشتم

بالم شکسته بود و هوایی نداشتم

از دست روزگار رهایی نداشتم

بیهوده نیست عاشق #گنبد طلا شدم

#مشهد اگر نبود که جایی نداشتم

دردم زیاد بود و طبیبی مرا ندید

دردم زیاد بود و دوایی نداشتم

گفتم مگر #امام رضا چاره‌ای کند

ای وای اگر #امام رضایی نداشتم

گفتند در #حرم همه را راه می‌دهند

اصلاً بنای بی‌سروپایی نداشتم

میل تو بر دل آمد و میل گناه رفت

ورنه من از گناه اِبایی نداشتم

چندین شب است گریه شده کار من ولی

باز هم برات #کرب ‌و بلایی نداشتم
دیدگاه ها (۱)

من که میخوابم ولی یادت بماند کربلا... یک شب دیگر به امید وصا...

نشسته بغض بر گلوی شیر و نعره اش....... آه استگمان کنم که فاط...

سلام وصبح بخیر مولایمسلام ای یوسف فاطمه ع!یوسف ع عزیز مصر بو...

جمعــه از ره آمد و اما نیامد یار ماتا دم مرگم بسازم با غــم ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط