من برای تو چتر بیش نبودم

من برای تو چترے بیش نبودم

باران ڪه تمام شد فراموشم ڪردے

توتنها هم قدم باران مےخواستی

اَما من خود باران شُــ💔ـدم بعد از آن...
دیدگاه ها (۳)

کاش میشد انگشت راتا ته حلق فرو کرد و بعضی دلبستگی‌ها را یکجا...

سـردتـریـن جاے دنیادلِ اون آدمیہ ڪہ دیگہهیـچ احسـاسـےنـدارِه

کاش دستم به دلت می‌رسیددستمال گلداری از شعردورش می‌بستمتا هم...

#عکسنوشته💫🌸🌸‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌...

تو می‌دانی من چقدر ذوق دارم برای پاییز؟ برای خنکای عصرهنگام ...

آخرش یڪ نفر از راه می رسدڪه بودنش جبرانِ تمامِ نبودن‌هاستجبر...

_ روزت مبارک مادر عزیزم ؛ اگر احیانا برای شما فرزند خوبی نبو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط