آپدیت های ویورس جیمین

اگر تو رو نبینم، واقعاً دلم برات تنگ میشه(آرمی)

بعضی وقت‌ها احساس دوری می‌کنم
و بعد اغلب میگم که دلم برات تنگ شده
اماㅜ وقتی این و زیاد میگم، انگار کلمات وزنی ندارند، بنابراین نمی‌تونم این کار و بکنم
فکر می‌کنم به این دلیله که دارم پیرتر میشم
خنده‌داره، گفتن اینکه دلم برایت تنگ شده سخت‌تر میشه
اما دلم برای اون روزا تنگ شده
فقط واقعاً می‌خوام ببینمت
وقتی اون زمان فرا برسد، میگم که دلم برات تنگ شده بود
حتی اگر مثل یک احمق رفتار کنم، تو این کار و میکنی؟
طعنه‌آمیزه، اما وقتی اسم آرمی و می‌شنوم
قصد سوءتفاهم ندارم، اما دستم و به سمت یک نوشیدنی دراز می‌کنم؟
متاسفم، میدونم که از عذرخواهی متنفری
اما من بیشتر و بیشتر این کارو می‌کنم
پس میدونی چقدر کنجکاوم؟ چند بار میگم ممنونم، دوستت دارم، متاسفم، متاسفم؟
گاهی اوقات اینطور فکر می‌کنم.
آیا کلمه "دوستت دارم" کلمه کوچکی نیست؟
اما راه دیگه‌ای برای بیانش وجود نداره
باید چی بگم؟ به همین دلیله که آخرین کلمه احترامه.

به همین دلیله که به تو احترام میذارم.
و دوستت دارم.

آیا این احساس پس از چند روز و شب به طور کامل منتقل خواهد شد؟

احتمالاً نه؟

~~~~~~~

من مشروب خوردم و داشتم پست‌های قدیمی‌مو نگاه می‌کردم و مطمئن نیستم که املای درستی داره یا نه و اینو آپلود کردم، اما اگه مشکلی باشه، بیدار می‌شم و پاکش می‌کنم. امروز داشتم به این فکر می‌کردم که چقدر دلم برات تنگ شده و مدام اینو به نامجون هیونگ می‌گفتم و ما از هم جدا شدیم.

به هر حال، من فقط خیلی دوستت دارم.

من امروز با تماشای کنسرت هوبی هیونگ خوشحال‌ترین بودم و اگ بتونم تو آینده هم به اندازه امروز خوشحالت کنم، خیلی خوشحال میشم. من عاشقتونم، نامجون هیونگ لیدر ماعه، درسته؟ نامجون هیونگ واقعاً بیشتر از همه عاشق آرمیه. من هم عاشق تو هستم.