گاهی سالگرد تلخترین اتفاقات زندگیمان درست در یک شادی ع

گاهی سالگرد تلخ‌ترین اتفاقات زندگی‌مان درست در یک شادیِ عمومی گم می‌شود که تا بخواهی بگویی امروز نبودنش به سالها کشیده است، چهره‌ها درهم می‌روند که تلخ نگویی.. نفوس بد نزنی.. گاهی حواسمان باید بیشتر باشد به دلی که کنار همین پیام‌های جورواجور و عروسک‌های کوچک و بزرگِ قرمز می‌تواند آرام‌ و بی‌صدا بشکند و پیری‌اش را به تماشا بنشیند.
حواسمان باشد میان این جار زدن ها هستند کسانی که از تمام روز عشق فقط "خاطراتش" را دارند..حس لمس دستانش.. بوی عطری که هیچگاه رهایشان نکرده است.. حواسمان باشد شاید کسی درست حوالیِ همین روز، آدمِ رفته‌ای را از دست داده است و حالا میان حجم عظیمی از تنها نبودن‌ها، تنها مانده است..
حواسمان به قلب‌هایشان.. به جنونِ بغل دستی‌مان.. حواسمان به غمِ پنهان شده‌ی پشت این تظاهرها بیشتر باشد. گاهی همینقدر ساده می‌توان، نبودن کسی را به یاد خیلی‌ها آورد..
دیدگاه ها (۱۸)

خیلی هایمان،فکر میکردیمبدون کسی میمیریم...تمام میشویم و کسی ...

میدانی؟!به نظر من واقعیست که آدم ها از یک آدمی به بعد دیگر آ...

میدونیدیه شبایی تو زندگی همه هستکه یه چیزایی مشخص شدهیه دروغ...

.. این‌روزها بیش از هرچیز به #شهادتِ این یک چیز فکر می‌کنم:"...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط