یکی از درد می نالد

یکی از درد می نالد

یکی از شوق می گرید

یکی هم آنطرف پشت حصار امن شب

از دیدن خورشید فردا می هراسد

ولی هرگز ندیدم من که انسانی

در بحر خروشان تبسم غرق باشد

هیچ موجی از تلاطم ها نمی ترسد

غریقی را شنیدم من

که در اندوه مرگش

تبسم را به سنگی تیره می بخشید.
لطفا.بفرمائید.
آدرس لینک کانال من در تلگرام* :
https://telegram.me/moonlightyy/ 
دیدگاه ها (۴)

دل را اگر از حُسین بگیرم چہ ڪنمبـےعشق حُسین اگر بمیرم چہ ڪنم...

یا ابوالفضل...آموخته ایم از تو وفاداری راخون تو نوشت معنی یا...

نازنینم عاشقت هستم ولی آیا تو هم ....من که خیلی سخت دل بستم ...

💘 حـــــــرف بـــــزن…#صدایت را دوست دارمبگو…فقط بگوچــه فــ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط