پرتقال ها را

‌پرتقال ها را
از هر طرف که می برم
خونی اند
چرا خدای بزرگ
کاری برای قلب کوچکم
نمی کند؟
برای قلبم‌
که از یک نیلوفر آبی کوچکتر است
از یک ساقه ی بابونه ترد تر
از یک انار ترک خورده خونین تر
تو دوستم داری
اما
کاری از دستت بر نمی آید
آدم چطور می تواند دیوانه ی غمگینی را تسلی دهد؟؟
آدم چطور می تواند
غمگین دیوانه ای را
آرام کند؟

‌رویا_شاه_حسین_زاده ‌ ‌
‌‌





#عاشقانه
دیدگاه ها (۵)

.عزیزجون می‌گفت وقتی می‌خواید ازم خدافظی کنید و برگردید تهرا...

تا به دشتِ دامنت باران ببارم بیشترسر به روی شانه هایت می گذا...

‌ ‌قدیمی ها رها کردن بلد نبودند...میماندند..میساختند..چینی ه...

شاعر: شهراد میدریباد از مـویت رضاخـانی لچک برداشـــتهپشت ِ ا...

My lovely neighbor part : 1

با یتیمی بزرگ شدم درد فقر را نشنیده ام ،لمس کردم.پیامبر اکرم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط