Forbidden love

Forbidden love
پارت۱۲
#تا اومدم لباشو ببوسم صدای زنگ گوشیم بلند شد اه لعنتی
الو بله پدر
¢نمیخوای بیای
#چی مگه ساعت چنده ؟؟
¢ساعت۵:۱۵ عه
#باشه الان حاضر میشم
~ در رد رومو بستمو پیش ته رفتم
#کوک رو از پشت بغل کردمو بهش گفتم تو تالار ازم دور نمیشی ، جوری هم وانمود کن انگار نمیدونی پدر و مادرتو کی کشته و دستور کی بوده
~نمیگفتی هم همینکارو میکردم
#بوسه ریزی به لبش زدمو وارد اتاق لباسا شدیم یه دست کت و شلوار مشکی کوک رو برداشتم و یک لباس زیرم براش برداشتم و تنش کردم در آخرم براش کرواتشو بستم سمت کمدی که لباسای خودمو گذاشته بودم رفتمو لباسی که مثل لباس کوک بود پوشیدم رفتیم پایین و سوار ماشین شدیمو سمت تالار حرکت کردیم
~به تالار که رسیدیم پیاده شدیم وارد تالار شدیم و سمت میز خانواده کیم و جئون رفتیم هر سال همینطور بود بخاطر دوستی خانوادگیمون بود سمت پدر ته رفتمو سلام کردم به مادرشم سلام کردم و بعد سمت میز وارث های خاندان مختلف که فضایی جدا از بزرگترها بود رفتیم، نشستیم نتونستیم کنار هم بشینیم چون دوتا صندلی کاملا دور از هم مونده بود
دیدگاه ها (۰)

Forbidden loveپارت ۱۳~تمام نگاهم رو ته بود که بهم اشاره کرد ...

Forbidden loveپارت۱۴#بعد از اینکه این دورهمی تموم شد همراه ک...

Forbidden loveپارت ۱۱~سمت اتاق حرکت کردیم تهیونگ در اتاقو با...

Forbidden loveپارت ۱۰(فردا)#با زنگ خوردن گوشی کوک از خواب پر...

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۳۸

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط