دلبرا
دلبرا
در هوس دیدن رویت
دل من تاب ندارد
نگهم خواب نداردقلمم
گوشه دفتر
غزل ناب ندارد
همه گویند به انگشت اشاره
مگر
این عاشق دلسوخته ارباب ندارد
در گذرگاه زمان
خیمه شب بازی دهر
با همه تلخی و شیریی خود می گذرد
عشقها می میرند
رنگها رنگ دگر می گیرند
و فقط خاطره هاست
که چه شیرین و چه تلخ
دست ناخورده به جا می مانند...
❤
در هوس دیدن رویت
دل من تاب ندارد
نگهم خواب نداردقلمم
گوشه دفتر
غزل ناب ندارد
همه گویند به انگشت اشاره
مگر
این عاشق دلسوخته ارباب ندارد
در گذرگاه زمان
خیمه شب بازی دهر
با همه تلخی و شیریی خود می گذرد
عشقها می میرند
رنگها رنگ دگر می گیرند
و فقط خاطره هاست
که چه شیرین و چه تلخ
دست ناخورده به جا می مانند...
❤
- ۶۵۱
- ۰۱ خرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط