Fatima

Fatima
زندگیه دیگه؛
گاهی خسته ت میکنه،
خیلی خسته ت میکنه؛
اونقد که دوس داری خودکارتو بزاری لای صفحاتش.
یه مدت بری سراغ خودت. هیچی نکنی،
با هیچکی حرف نزنی، حتی نفسم نکشی.
اما مشکل اینجاست بعد که برمیگردی
میبینی یه نفر خودکارو از لای کتاب زندگیت بیرون کشیده
و تو هم یادت نمیاد کدوم صفحه بودی.
گم میشی ...
و هیچی توو دنیا بدتر از این نیست که
ندونی کجای زندگیتی ...

♡ ♡
دیدگاه ها (۱۷)

Fatimaنبودن‌هایی هست ،که آدم را زمین گیر می‌کند !هیچ وقت تما...

Fatimaبعضی از شب ها قدرت عجیبی دارند.تا انتهای خود تو را در ...

Fatimaمیدونم دوسم داره ومیدونه دوسش دارماینم میدونیم که نمیت...

Fatimaیه شب که ترس از دست دادنش افتاده بود به جونم، بهش گف...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط