هزار کاکلی شاد

هزار کاکُلی شاد
در چشمانِ توست
هزار قناری خاموش
در گلوی من.

عشق را
ای کاش زبانِ سخن بود

#احمد_شاملو
دیدگاه ها (۰)

در گذرگاه زمانخیمه شب بازی دهر،با همه تلخی و شیرینی خود می‌گ...

آدمی فکر می کند کهزبان مشترکی ندارد،بعد متوجه می شودکه غم یک...

زان‌ همه زخمه که بر تار دل ما زده دوستحاصل این نغمه‌ٔ عشقی‌س...

در اشتیاقت کسی نیست از من به من آشناترسوی کدامین غریبه زین آ...

نشود فاش کسی آنچه میان من و توستتا اشارات نظر نامه رسان من و...

کاش عشق را زبان دیگری بود

شعرهایم بهتمنایچشمان توستچشمهایت را نبندهستی ام به باد می‌رو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط