النا تو خونهای که شوهر من هست نباید یه زن مطلقه راست راست ...
"𝙼𝚈 𝙴𝚇 𝚆𝙸𝙵𝙴"
"𝙿𝙰𝚁𝚃_𝟷"
النا ــــ تو خونهای که شوهر من هست نباید یه زن مطلقه راست راست واسه خودش بچرخه
چشم میبندم و لبهایم را بر هم میفشارم تا بنزینی بر آتش حرصش نپاشم
عمه ــــ بس کن النا ، ا.ت هم نوهی این خانوادست و حق اونه که تو این سفر همراهمون باشه
عمه به دفاع از من گفته بود ولی خدا میداند که خودش اولین نفر انگشت اتهام را به سویم نشانه رفته بود
النا ــــ ایشون برای سفر تشریف آورده یا دزدیدن قاپ شوهر من
ثانیهای نفسم از لفظ "شوهر من" میبرد ، چقدر سخت بود که میدیدیم ، میشنیدم ولی دم نمیزدم
مادربزرگ ــــ بس کن النا این چه حرفیه ؟ این مسخره بازیا رو جمع کن و این مسافرت و به کاممون زهر نکن
النا ــــ مسخره بازی ؟ اینکه میخوام از زندگیم محافظت کنم مسخرهبازیه ؟ ببخشید مادربزرگ ولی من مثل بعضیا نیستم که بزارم به راحتی مهر طلاق بچسبونن به شناسنامم
طعنهاش تا مغز و استخوانم را میسوزاند اما اعتراضی نمیکنم ، حرف حساب مگر جواب داشت ؟
من خود با زبان بی زبانی گذاشتم همه باور کنند متهم بودم پس حالا چرا باید دست به انکار بزنم ؟
عمه ــــ خب اگه به فکر زندگیتی برو بچسب به شوهرت دیگه چرا اومدی نمک بپاشی به زخم ا.ت
صدای پوزخندش از این فاصله هم به گوشم میرسد
النا ــــ چیشد خالهجون ؟ تا برادرزادهی عزیزت و دیدی نظرت برگشت ؟ انگار شما نبودی که تا دیروز ...
مادربزرگ ــــ النا
مادربزرگ بود که اخطار گونه صدایش میزد تا مراعات حضورم را بکند ولی این زن مگر مراعات حالیش میشد ؟
البته حق داشت مگر وقتی که در آتش عشق یک طرفه میسوخت کسی مراعات حال او را کرده بود ؟
"𝙱𝙻𝙰𝙲𝙺 𝙶𝙾𝙳𝙳𝙴𝚂𝚂"
"𝙿𝙰𝚁𝚃_𝟷"
النا ــــ تو خونهای که شوهر من هست نباید یه زن مطلقه راست راست واسه خودش بچرخه
چشم میبندم و لبهایم را بر هم میفشارم تا بنزینی بر آتش حرصش نپاشم
عمه ــــ بس کن النا ، ا.ت هم نوهی این خانوادست و حق اونه که تو این سفر همراهمون باشه
عمه به دفاع از من گفته بود ولی خدا میداند که خودش اولین نفر انگشت اتهام را به سویم نشانه رفته بود
النا ــــ ایشون برای سفر تشریف آورده یا دزدیدن قاپ شوهر من
ثانیهای نفسم از لفظ "شوهر من" میبرد ، چقدر سخت بود که میدیدیم ، میشنیدم ولی دم نمیزدم
مادربزرگ ــــ بس کن النا این چه حرفیه ؟ این مسخره بازیا رو جمع کن و این مسافرت و به کاممون زهر نکن
النا ــــ مسخره بازی ؟ اینکه میخوام از زندگیم محافظت کنم مسخرهبازیه ؟ ببخشید مادربزرگ ولی من مثل بعضیا نیستم که بزارم به راحتی مهر طلاق بچسبونن به شناسنامم
طعنهاش تا مغز و استخوانم را میسوزاند اما اعتراضی نمیکنم ، حرف حساب مگر جواب داشت ؟
من خود با زبان بی زبانی گذاشتم همه باور کنند متهم بودم پس حالا چرا باید دست به انکار بزنم ؟
عمه ــــ خب اگه به فکر زندگیتی برو بچسب به شوهرت دیگه چرا اومدی نمک بپاشی به زخم ا.ت
صدای پوزخندش از این فاصله هم به گوشم میرسد
النا ــــ چیشد خالهجون ؟ تا برادرزادهی عزیزت و دیدی نظرت برگشت ؟ انگار شما نبودی که تا دیروز ...
مادربزرگ ــــ النا
مادربزرگ بود که اخطار گونه صدایش میزد تا مراعات حضورم را بکند ولی این زن مگر مراعات حالیش میشد ؟
البته حق داشت مگر وقتی که در آتش عشق یک طرفه میسوخت کسی مراعات حال او را کرده بود ؟
"𝙱𝙻𝙰𝙲𝙺 𝙶𝙾𝙳𝙳𝙴𝚂𝚂"
- ۱۱.۸k
- ۰۸ آذر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱۸)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط