وقت های بی جانی دلم بی حرف و حدیث می خواهدت وقت های کم ...

وقت های بی جانی دلم بی حرف و حدیث می خواهدت. وقت های کم آوردن ... لحظه هایی که تو از عشق می گفتی و من به هزار و یک کار نکرده، دل نگران بودم. عصر هایی در زندگی هست که دلت می خواهد کسی باشد. حتی اگر ایمانی به دوست داشتنت نداشته باشد. فقط باشد. که تو به نگاه تاب موهای نشسته بر بام چشم هاش شعر شوی بعد آرام و آهسته نم نشسته در گلو بخوانی اش. او اشک شود که نوشتی اش. تو گرم شوی. بی جانی ببیند عاشقانه چای می نوشی تا مدت ها ترکتان کند...



متن خوانی آقای سجاد افشاریان (مجری)
دیدگاه ها (۱)

دوست داشتن گاهی وقت ها تحمل است. اینکه بتوانی با زخم های زند...

دیوارهای خانه آواز میخوانندو تو هنوز خوابیصدای دیوارها را کم...

تو بری بارون ، نمیاد دیگه ...

وقتی آدم کسی را دوست نداشته باشد نه در این سوی زندگی و نه در...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط