چقدر خسته ی دردی چقدر بی تابی

چقدر خسته ی دردی چقدر بی تابی
شبیه زخم تنت تا سپیده بی خوابی

چقدر خس خس سینه، چقدرناله وآه
وباهمین ورَمِ دست آرد میسابی؟!

ببین گلم ، خودمانیم گریه کن بانو
مزن به پیش علی خویش رابه شادابی

شکسته پهلوی تو ...خوب استراحت کن
به پیش من تو مشو پا ، مجوی آدابی

به جای رُفتن خانه ، به جای شستن رَخت
زجای خیز و بزن بر گلِ رُخت آبی

تو لاله بودی و رنگت کبود؟ نه ...بانو
به پشت مقنعه ی ابر همچو مهتابی

تنت که آب شده کالخیال یعنی که...
کنارمایی و اما چو دُرِّ نایابی

چقدر فکر حسینی درین شب جمعه
کنار او همه شب هست کاسه ی آبی

بخواب حضرت بانو بخواب بانوی اشک
که بهر حیدر تنها؛ یگانه یی ، نابی...
دیدگاه ها (۱)

گویی از خانه ی خود قصدِ عزیمت داریکه چنین بین قنوتت سـرِ صحب...

⚫️⚫️سادات ببخشند▪️در کوچه چه محشر شده سادات ببخشند▪️اینگونه ...

ما بیخیال سیلی مادر نمیشویم...

یا فاطر بحق فاطمه عجل الولیک الفرج...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط