چشمت به چشم ما و دلت پیش دیگریست

چشمت به ‌چشم ما و دلت پیش دیگری‌ست
جای گلایه نیست که این رسم دلبری‌ست
هر کس گذشت از نظرت در دلت نشست
تنها گناه آینه‌ها زود باوری‌ست
مهرت به ‌خلق بیش‌‌تر از جور بر من است
سهم برابر همگان نابرابری‌ست
دشنام یا دعای تو در حق من یکی‌ست
ای آفتاب هر چه کنی ذره‌ پروری‌ست
ساحل جواب سرزنش موج را نداد
گاهی فقط سکوت سزای سبک‌ سری‌ست
دیدگاه ها (۱)

بعد از این بگذار قلب بی‌قراری بشکندگل نمی‌روید، چه غم گر شاخ...

بس که دلتنگم اگر گریه کنم می‌گویندقطره‌ای قصد نشان دادن دریا...

ما را کبوترانه وفادار کرده استآزاد کرده است و گرفتار کرده اس...

همراه بسیار است، اما همدمی نیستمثل تمام غصه ها، این هم غمی ن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط