قصه آن بود که یک طایفه درویش شدند

قصه آن بود که یک طایفه درویش شدند
جانماز آب کشان عاقبت اندیش شدند
داشت ان طایفه هر چند صدایی دیگر
آب می خورد ولی فتنه ز جایی دیگر
آری آن صدر نشینان بنی صدر شدند
خویش را قدر ندانسته و بی قدر شده
گاه از این سوی سخن گاه از آن سو گفتار
هر چه گفتند در آن روز دو پهلو گفتند
و خدا هست تا هر آن چیز که از وی باقیست
فتنه خاموش شد اما نهم دی باقیست
و خدا هست تا هر آن چیز که از وی باقیست
فتنه خاموش شد اما نهم دی باقیست
دیدگاه ها (۶)

چشم ما در آن پی حادثه چون کارون بود بد به دل راه ندادیم ولی ...

اینم عیدی من به همتون واقعا ارزش چند دقیقه وقت گذاشتنو داره ...

تفاوت ایدوئولوؤیکی دو برادر چقدر میتونه باشه!!! بصیرت به بزر...

اصولاً امام خامنه ای به خیلی از نامه های پوچ و بی محتوا واکن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط