رمان فرزند آتش

## رمان فرزند آتش

### پارت ۵:

#در خواستی

کیم ات، با پوشه‌ای که حاوی اولین مدارک پرونده بود، به دنبال یوگیوم از دفتر جونگکوک خارج شد. دستیار وفادار، با همان آرامش حساب‌شده و نگاه نافذش که انگار در حال ارزیابی ارزش ات بود، او را تا دفتر جدیدش همراهی کرد.

دفتر ات در طبقه چهل و سوم برج «ققنوس» قرار داشت. فضایی شیک و مینیمال با دیوارهای شیشه‌ای که نمای ۳۶۰ درجه‌ای از سئول شب‌زده را به نمایش می‌گذاشت. میز کار چوبی تیره، آخرین مدل تجهیزات فنی، و حتی یک یخچال کوچک پر از نوشیدنی‌های انرژی‌زا و مکمل‌های ویتامین.

یوگیوم، بی‌آنکه کلمه‌ای بگوید، دسترسی ات به سیستم‌های اطلاعاتی و امنیتی شرکت را تأیید کرد و کارت کلیدی او را روی میز گذاشت.

یوگیوم: «این دفتر شماست. تیم تحقیقاتی ما به طور کامل در اختیارتان هستند و یک خط ارتباطی مستقیم با شخص رئیس جئون دارید. هر درخواستی که داشته باشید، ظرف پنج دقیقه انجام می‌شود. وکیل کیم...»

او لحظه‌ای درنگ کرد و نگاه ات را جستجو کرد.

یوگیوم: «رئیس به هیچ وجه شکست را تحمل نمی‌کند. او در این پرونده فقط به پیروزی علاقه دارد، به هر قیمتی.»

ات، که دیگر از شنیدن تهدید خسته شده بود، با خونسردی پاسخ داد: «این را می‌دانم، آقای یوگیوم. او آتش است و من فولاد. فولاد فقط در گرما آبدیده و قوی‌تر می‌شود. اکنون به من یک تیم متخصص در تحلیل داده‌های دیجیتال و یک راننده برای نیم ساعت آینده بدهید. وقت برای تلف کردن نداریم.»

ات ساعت‌ها در دفتر جدیدش غرق در اطلاعات شد. او سوابق موکلش، «مین جی هو»، برادر همسر سابق جونگکوک، سومی، را بررسی کرد. جی هو ادعا کرده بود که در شب قتل در خانه‌ی دوست دخترش بوده است. این یک آلیبی (پاد دلیل) ساده و شکننده بود.

ات تیمش را مجبور کرد تا تمام داده‌های GPS خودرو، تراکنش‌های بانکی و سیگنال‌های تلفن همراه جی هو را در آن شب استخراج کنند. داده‌ها در ابتدا با آلیبی همخوانی داشتند، اما ات با تجربه‌ترین چشمش یک «شکاف» پیدا کرد.

ات: «اینجا را ببینید. سیگنال تلفن جی هو از ساعت ۱:۴۷ بامداد تا ۲:۰۵ بامداد کاملاً قطع شده است. هجده دقیقه. در این مدت کوتاه، هیچ تراکنشی ثبت نشده، و او ادعا می‌کند که خواب بوده است.»

تحلیل‌گر داده: «این می‌تواند یک اختلال سیگنال ساده باشد، وکیل کیم.»

ات سرش را تکان داد. او به خوبی می‌دانست که در منطقه‌ای که جی هو ادعا کرده بود، اختلال سیگنال بسیار بعید بود.

ات: «نه. او یا گوشی را خاموش کرده، یا در یک مکان بدون پوشش سیگنال بوده. مهم این است که آلیبی او ۱۸ دقیقه سوراخ دارد. یک وکیل رقیب می‌تواند این را تبدیل به یک چاقوی تیز کند.»

او متوجه شد که اگر جی هو واقعاً در زمان قطع سیگنال، برای انجام قتل از خانه خارج شده باشد، کار آن‌ها برای اثبات بی‌گناهی‌اش به شدت سخت خواهد شد. اما اگر این‌گونه بود، چرا جونگکوک تا این حد مطمئن بود که باید پرونده را پیروز شد؟

ات از روی صندلی بلند شد و به سئول خیره شد.

ات: «این پرونده فقط درباره‌ی قتل یک نفر نیست. درباره‌ی درگیری تجاری است. مقتول باید نقش کلیدی در یکی از شرکت‌های رقیب جونگکوک داشته باشد.»

او با تکیه بر منابع جونگکوک، به سرعت تحقیقات را به سمت انگیزه‌های تجاری سوق داد. او به تیم دستور داد که روی حساب‌های مخفی شرکت‌های رقیب و ارتباط آن‌ها با مقتول تمرکز کنند. او برای یافتن بهترین مدرک، باید *ریشه* آتش را پیدا می‌کرد، نه فقط دود آن را.

#### بخش سوم: آتش زیر خاکستر

جونگکوک در دفتر کارش بود، در حالی که یوگیوم به صورت زنده، فید ویدئویی دوربین مداربست اتاق کنفرانس ات را روی تبلت جونگکوک نمایش می‌داد.

جونگکوک: «چطور کار می‌کند؟»

یوگیوم: «او یک ماشین است، رئیس. در ۵ ساعت، یک آلیبی که ما فکر می‌کردیم محکم است را شکسته. او دارد روی درگیری‌های مالی متمرکز می‌شود و سعی دارد اثبات کند که قتل از خارج از شرکت و توسط یک رقیب انجام شده است.»

جونگکوک به ات نگاه کرد. او ات را در حالی دید که با جدیت بحث می‌کرد، موهای مشکی کوتاهش کمی ژولیده شده بود و انگشت‌های باریکش به سرعت روی صفحه کلید می‌رقصیدند. در یک لحظه، ات دستش را روی شقیقه‌اش گذاشت و چشمانش را برای چند ثانیه بست—نشانه‌ای از حمله‌ی خفیف کم‌خونی. اما او به سرعت، قبل از اینکه کسی متوجه شود، آن را پنهان کرد و دوباره به کارش ادامه داد.

جونگکوک بی‌اختیار اخم کرد. این اراده، این پافشاری... او را جذب می‌کرد. همسر سابقش، سومی، زنی ضعیف، متکی و بازیگر بود که همیشه در پی منافع شخصی خود بود. اما ات... ات مثل یک آهنربا بود که در حال جمع کردن تمام انرژی‌های اطرافش بود تا خودش را به هدف برساند.

ادامه دارد...

مولوی نثشته است حیف شعر بلد نیستم 🤣😂

نویسنده: elisa
دیدگاه ها (۰)

وقتی دوست برادرته و.... --- پارت دوازدهم — هوای خانه سن...

پارت ششم رمان فرزند اتش

وقتی دوست برادرته و.... پارت یازدهم

تور جیهوپ دوازده ابان 404شروع میشه هوراااا♥✨😍

black flower(p,330)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط