پارت

پارت۲۴

بعد دوتاشون رفتن پیش وانگ ییبو.وشوکای قرارگذاشتن

ییبو.. میخوام سروصدای بزرگی تو مهمانی رابندازین

ژان..منکه اصلا واسه این کار مناسب نیستم

شوکای.. اتفاقا تو بهترینی واسه سروصداراانداختن

چنگ شیائو.. پسرعمویه من حالش چطوره

ییبو..نگران نباشین تاوقتی که ماموریت تونو خوب انجام بدین اونم حالش خوبه درضمن میخوام لباس های چینیونگ و خراب کنید و شمشیر لئوو روهم بدزدید

چنگ شیائو..اخه چطو لباس چینیونگ خراب کنیم

ژان.. نگران نباش این بامن

ییبو..افرین میدونستم میتونم روت حساب کنم
ژان توفکرش
ژان..حساب تورام میرسم به وقتش

ژان و چنگ شیائو.. نقشه کشیدن برای دزدیدنه شمشیره لئوولی

ژان جلو اقامتکاه لئوو زانو زد
دیدگاه ها (۰)

پارت۲۵ژان..معذرت میخوام بابت اینکه برات دردسر درست کردم لئوو...

پارت۲۶ویوحال ژان چنگ شیائو توراهژان..خب ماموریت دومم انجام ش...

پارت ۲۳روز بعد همه به کلاس ها حضورداشتن همه یه معلم ها از جم...

پارت۲۳چینیونگ و لوسی برای لیژان تله گزاشتن که یه طناب که تاک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط