part
part 227
کایا: لیلی این چه بحثیه باز کردی
سوزومه؛ نه نه اونجوبی نیست ما هنوز هم هیچ رابطه ای تا الان نداشتیم
لیلی: مگه دیونه ای دختر وقتی شوهر به ای جذابی داری که خیلی پاک عاشقته همچی تمومه هنوز باهاش رابطه برقرار نکردی
جنیور: همینو بگو
سوزومه: دستاش رو روی پاهای جنیور گذاشتو بعد یه نوازش حرصی یه نشگون زد
جنیور: عاییی چته دختر
جسیکا: لیلی فک کنم این بحثو اینجا تموم کنی بهتره
ری: ببخشید من یه کاری براو پیش اومده من میرم میام
ری از جاش پاشدو رفت
سوزومه: فک میکنین ناراحت شده
لیلی: از وقتی این موضوع رو کشیدیم جلو یت کلمه هم حرف نزد
جسیکا: نه اینجوری نیست اون تو این مدت خییلی اصرار داشت که اینا باهم دیگه اوکی شن
سوزومه: پس چرا یدفعه رفت
کایا: وقتی اومد معلوم میشه
جنیور سوزومه رو توبغلش کشید
جنیور: اروم باشاتفاقی نمیفته
سوزومه: امیدوارم
جنیور: از خودتون پزیرایی کنید چیزی نخوردید
همه شروع یه خوردن نوشیدن کردن که بعد بیست مین صدای در اومد جنیور از جاش بلند شدو درو باز کرد باهم دیگه اومدن پیش بچه ها
جسیکا: کجا رفتی
ری: خونه یچیزی تو خونه بود باید میوردمش
لیلی: چی هست
ری رفت سمت سوزومه و جعبه رو داد
ری: بازش کن
سوزومه بازشکرد یه بافت رنگی بود
سوزومه واااو چقد قشنگه
لیلی: سلیقت خوبه ها ری
جسیکا: باارزش تر میشه اگه بفهمید نزدیک دو ماه داشت اینو میبافت
سوزومه: وااااو تنکیو سو ماچ
جنیور: نظرتون چیه یکم مست کنیم
لیلی: موافقم
ری: پایم
جسیکا: منم همینطور
سوزومه: کایا.... من یه ابمیوه خوب برات اماده کردم هم خوشمزست هم کلی ویتامین داره
کایا: ممنون سوزی
هارو: کار خیلی خوبی کردی خیلی نگران بودم چون همتون دارین مینوشین اونم با اسرار بنوشه
سوزومه: هیی کایا از وقتی بارداری نوشیدنی الکلی خوردی
کایا: مگه جناب میزاره
سوزومه: کار خوبی میکنه نوشیدنی الکلی خیییلی برای بچه خطرناک
لیلی: خب بیایین به سلامتی این جفت افسانه ای بزنیم
همشون شروع کردن به خودن هیچ کودومشون زیاد مست نکرده بود باکلی بازی خوش گذرونی ساعت دوازده خدا حافظی کردن سوزومه خسته رو کاناپه
سوزومه: عاححح انقد خستم که میتونم تا دو روز بخوابم
صدایی ازش نیومد سوزومه برگشت طرفش که خمار داشت نگاش میکرد
سوزومه: چته چرا اینجوری نگام میکنی
جنیور بدون هیچ حرفی نزدیکش شد سوزومه کمی تو کاناپه جم شد جنیور رفت
کایا: لیلی این چه بحثیه باز کردی
سوزومه؛ نه نه اونجوبی نیست ما هنوز هم هیچ رابطه ای تا الان نداشتیم
لیلی: مگه دیونه ای دختر وقتی شوهر به ای جذابی داری که خیلی پاک عاشقته همچی تمومه هنوز باهاش رابطه برقرار نکردی
جنیور: همینو بگو
سوزومه: دستاش رو روی پاهای جنیور گذاشتو بعد یه نوازش حرصی یه نشگون زد
جنیور: عاییی چته دختر
جسیکا: لیلی فک کنم این بحثو اینجا تموم کنی بهتره
ری: ببخشید من یه کاری براو پیش اومده من میرم میام
ری از جاش پاشدو رفت
سوزومه: فک میکنین ناراحت شده
لیلی: از وقتی این موضوع رو کشیدیم جلو یت کلمه هم حرف نزد
جسیکا: نه اینجوری نیست اون تو این مدت خییلی اصرار داشت که اینا باهم دیگه اوکی شن
سوزومه: پس چرا یدفعه رفت
کایا: وقتی اومد معلوم میشه
جنیور سوزومه رو توبغلش کشید
جنیور: اروم باشاتفاقی نمیفته
سوزومه: امیدوارم
جنیور: از خودتون پزیرایی کنید چیزی نخوردید
همه شروع یه خوردن نوشیدن کردن که بعد بیست مین صدای در اومد جنیور از جاش بلند شدو درو باز کرد باهم دیگه اومدن پیش بچه ها
جسیکا: کجا رفتی
ری: خونه یچیزی تو خونه بود باید میوردمش
لیلی: چی هست
ری رفت سمت سوزومه و جعبه رو داد
ری: بازش کن
سوزومه بازشکرد یه بافت رنگی بود
سوزومه واااو چقد قشنگه
لیلی: سلیقت خوبه ها ری
جسیکا: باارزش تر میشه اگه بفهمید نزدیک دو ماه داشت اینو میبافت
سوزومه: وااااو تنکیو سو ماچ
جنیور: نظرتون چیه یکم مست کنیم
لیلی: موافقم
ری: پایم
جسیکا: منم همینطور
سوزومه: کایا.... من یه ابمیوه خوب برات اماده کردم هم خوشمزست هم کلی ویتامین داره
کایا: ممنون سوزی
هارو: کار خیلی خوبی کردی خیلی نگران بودم چون همتون دارین مینوشین اونم با اسرار بنوشه
سوزومه: هیی کایا از وقتی بارداری نوشیدنی الکلی خوردی
کایا: مگه جناب میزاره
سوزومه: کار خوبی میکنه نوشیدنی الکلی خیییلی برای بچه خطرناک
لیلی: خب بیایین به سلامتی این جفت افسانه ای بزنیم
همشون شروع کردن به خودن هیچ کودومشون زیاد مست نکرده بود باکلی بازی خوش گذرونی ساعت دوازده خدا حافظی کردن سوزومه خسته رو کاناپه
سوزومه: عاححح انقد خستم که میتونم تا دو روز بخوابم
صدایی ازش نیومد سوزومه برگشت طرفش که خمار داشت نگاش میکرد
سوزومه: چته چرا اینجوری نگام میکنی
جنیور بدون هیچ حرفی نزدیکش شد سوزومه کمی تو کاناپه جم شد جنیور رفت
- ۴.۳k
- ۲۷ فروردین ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط