میترسم رفتم چتر خریدم آخه این روزا هوآی دلم خیلی اب
‹‹ میترسم ، رفتم چتر خریدم آخه این روزا هوآی دلم خیلی اَبریِه ..
اَبرای سیآه جمع شدن توی آسمونِ
دلم هی پُشتِ سَرِ هم میبآرن ، هی این نهالِ دلتنگی بیشتر توی دلم رشد میکنه ..
آخه تقصیرِ من نیست تو همش نیستی
میگی میآی ولی نمیای !
دیگه بهت فکر نمیکنم ، یآد گرفتم زندگی رو ..
بعد غروب شب که میشه میشینم لبِ پنجره تو تاریکی شروع میکنم نوشتن ،
اونقد مینویسم تا بیآی ..
شدم درختِ دلتنگی گُنجیشکا میشینن رو شآخههام اشک میریزن به حآلِ زارم ..
وقتِ خوابم رسیده میخوآم بخوابم
بلکه فکرت از سَرم بره !...
🦋❤❤🦋
#خاص
اَبرای سیآه جمع شدن توی آسمونِ
دلم هی پُشتِ سَرِ هم میبآرن ، هی این نهالِ دلتنگی بیشتر توی دلم رشد میکنه ..
آخه تقصیرِ من نیست تو همش نیستی
میگی میآی ولی نمیای !
دیگه بهت فکر نمیکنم ، یآد گرفتم زندگی رو ..
بعد غروب شب که میشه میشینم لبِ پنجره تو تاریکی شروع میکنم نوشتن ،
اونقد مینویسم تا بیآی ..
شدم درختِ دلتنگی گُنجیشکا میشینن رو شآخههام اشک میریزن به حآلِ زارم ..
وقتِ خوابم رسیده میخوآم بخوابم
بلکه فکرت از سَرم بره !...
🦋❤❤🦋
#خاص
- ۷۸۵
- ۲۳ مرداد ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط