در آن لحظات پرده اشکی جلوی چشمهایش را گرفته بود و دردی ناشناخته آزارش ...

.
در آن لحظات، پرده اشکی جلوی چشم‌هایش را گرفته بود و دردی ناشناخته آزارش می‌داد. چرا که تا به آن روز مگی هرگز صاحب چیزی نشده بود که به خاطر از دست دادنش اندوهگین شود.
.
کتاب: پرنده‌ی خارزار
نویسنده: کالین مکالو
مترجم: مهدی غبرایی
نشر: نیلوفر
.
برای آشنایی بیش‌تر با کتاب «پرنده‌ی خارزار» و نویسنده‌ی آن به کانال تلگرام‌مون سر بزنید.
لینک در بخش بیو @ketabdoost به رنگ آبی
دیدگاه ها (۵)

یک نفر رو تگ کنید

.تئاتر، خودِ زندگی است. اما زندگی تئاتر نیست. در تئاتر می‌تو...

.مستند جنگ به شیوه متوسلیانhttp://goo.gl/YrQdbP#همپای_صاعقه#...

شب خوش ❤به کانال تلگرام‌مون بپیوندید. اونجا کلی مطالب جالب و...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط