گفت بیا اینم جواب آزمایشت هیچیت نیست

_گفت : بیا اینم جواب آزمایشت، هیچیت نیست!
_گفتم : مگه میخواستی چی نوشته باشه توش؟
_گفت : تو کلی منو ترسوندی، فکر کردم تومور توو مغزته!
این چندمین باره که این همه راهو میکوبم میام اینجا. هر بارم که اومدم دیدم هیچیت نبوده.
_گفتم : حالا چه فرقی میکنه؟
من که زیاد دووم نمیارم. همین روزاس که همسایه ها
بعدِ چن روز نعشم رو توو خونه پیدا کنن.
_گفت : چی میگی تو؟ ایناها، نیگا کن،
نوشته هیچیت نیست!! باور نداری بیا خودت ببین!
گفتم : آزمایشا هیچی نشون نمیده.
هیچ کدومشون نمیدونه چه مرگمه!
_گفت : باشه؛ اصلا فردا میریم یه آزمایشگاه دیگه
تا خیالت راحت شه.
بعدش من برمیگردم کاشان رو پایان نامم کار کنم.
_گفتم : یه آزمایشگاه سراغ نداری که نشون بده
من چه حسی بهت دارم؟
#بابک_زمانی
دیدگاه ها (۹)

دکتر احمد حلت:. آن چه موجب رنجش آدم ها از یکدیگر می شود ، ای...

برای چه باید می‌‌گریستم ؟برای از دست دادن یک زندگی‌ که هرگز ...

بعضی روزها رو باید گذاشت دم در که بازیافت بیاد ببرتشون و یه ...

داشتیم تو خیابون قدم میزدیم...که چشمش افتاد به یه مغازه ی لب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط