دلم قدم زدن در کوچ پس کوچ هایی را مخواهد ک بشود ساعت
دلم قدم زدن در کوچہ پس کوچہ هایی را مےخواهد کہ بشود ساعت ها پشت ویترین مغازه هایش ایستاد.
پلہ هاے پل هوایی را دو تا یکی بالا رفت و بی خیال نگاه مات شده ے عابران از تہ دل خندید.
دلم حتی گریہ کردن هایی را می خواهد کہ از بهانہ هایی ساده آشوبی بہ پا می کرد.
براے یک عروسک پارچه اے ، براے یک جفت کفش
براے تمام آرزو هایی کہ آن روزها کلید اجابت شان در دستان مهربان پدر بود.
و یا صداے دلنشین مادر
سخت بود بزرگ شدن و قد کشیدن.
طاقتی کہ هیچ وقت در باورم نمی گنجید.
چہ تاوان تلخی داشت این کلمہ ے «خانم» !
کہ از وقتی همنشین نامم شد مجبور به سکوت شدم و دیگر حرف هایم را بہ حساب کودکانه هایم نگذاشتند.
حالا هر بار هواے بی هوا خندیدن بہ سرم می زند باید خلوتی پیدا کنم.
این روز ها تمام خنده هایم تمام گریه هایم تمام شیطنت هایم بہ احترام یک واژه سکوت کرده اند.
#حالا_خانمی_شده_ام_براے_خودم ...
پلہ هاے پل هوایی را دو تا یکی بالا رفت و بی خیال نگاه مات شده ے عابران از تہ دل خندید.
دلم حتی گریہ کردن هایی را می خواهد کہ از بهانہ هایی ساده آشوبی بہ پا می کرد.
براے یک عروسک پارچه اے ، براے یک جفت کفش
براے تمام آرزو هایی کہ آن روزها کلید اجابت شان در دستان مهربان پدر بود.
و یا صداے دلنشین مادر
سخت بود بزرگ شدن و قد کشیدن.
طاقتی کہ هیچ وقت در باورم نمی گنجید.
چہ تاوان تلخی داشت این کلمہ ے «خانم» !
کہ از وقتی همنشین نامم شد مجبور به سکوت شدم و دیگر حرف هایم را بہ حساب کودکانه هایم نگذاشتند.
حالا هر بار هواے بی هوا خندیدن بہ سرم می زند باید خلوتی پیدا کنم.
این روز ها تمام خنده هایم تمام گریه هایم تمام شیطنت هایم بہ احترام یک واژه سکوت کرده اند.
#حالا_خانمی_شده_ام_براے_خودم ...
- ۳.۶k
- ۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط