🖤 فیک زندانی پارت 9 🖤

پارت فیک زندانی:

بچه ها شرمنده بخاطر درس هام یکم دیر گذاشتم.



ویو ا.ت:


یهو جیمین بغلم کرد و گفت :

جیمین:دلم واست تنگ شده بود(کیوت🥺)

ا.ت:چی میگی تو؟!؟

جیمین :خودت شنیدی

ا.ت:شنیدم میگم منظورت چیه؟

جیمین:خب حالا تو هم پررو نشو منظورم
اینه که دلم واسه ی اذیت کردنت تنگ شده.

ا.ت:خب حالا که اومدم
میخوای چیکار کنی؟

جیمین:قراره بکشمت

ا.ت:هه من که رفتم بای .

جیمین عصبانی به رفتن ا.ت نگاه کرد و گفت این کار تو بی جواب نمیذارم، مطمعن باش😏

ا.ت در حال دور شدن:
ا.ت:حالا میبینیم.

رئیس صدام کرد و بهم گفت که:



بقیه در پارت بعد 😁😅

شرطا برای پارت بعد:
14 تا لایک ❤
20تا کامنت📨📱
دیدگاه ها (۶۲)

🖤فیک زندانی پارت 10🖤

جیمین شییی✨❣️

🖤فیک زندانی پارت 8🖤

فیک زندانی پارت 7

⁶²بوسه طولانی جونگکوک به آرامی پایان یافت. هر دو نفس‌نفس می‌...

فیک به من نگاه آن اسمموصداکن p10

پارت ۸۲ فیک ازدواج مافیایی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط