رمان آتربان

#رمان آتُربان

داستان از زمانی شروع میشه که جولی همراه با پدر و عمه اش بعد از مرگ مادرش به روستای پلاکلی واقع در حومه ی شهر اشفورد میره و در آنجا با همسایه ی عجیبی آشنا میشه. ناگهان پدر جولی و همچنین همسایه ی عجیبشان دچار مرگ عجیبی میشن و عمه ی جولی هم ناپدید میشه. جولی و بچه های همسایه که بازمانده ی حوادث ناگواری هستند درگیر حوادث عجیب تر و وحشتناک تری میشن.
#98ia
#نودهشتیا
#داستان،انگلیسی
#رمان
#جن زده
#ترسناک
#پلاکلی
#آتُربان
دیدگاه ها (۴)

#رمان آتُربان جولی با احساس چیز سرد و نمناکی در کف پایش از ...

سلام به همه ی علاقه مندان به رمان های انلاین و پی دی اف. مدت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط