شراب سرخ

"شراب سرخ"



Part: ⁸
ویو جنا

یهو گرفت از بازوم تا نیوفته....اما ...اما یهو خون بالا آورد...جیغ زدم که کای پیداش شد....

کای: چی  ش...(وضع تهیونگ رو دید)چِش شده؟
جنا: ....نمیدونم...ف..فکر کنم ...زیاد خورده!
کای: وای ....

کای اومد سمت پسره وگرفت از زیر بازوش ....

کای: من میبرمش اتاقش ....تو برو به دکتر شخصیش زنگ بزن ....
جنا: چ..چطوری؟
کای: اون گوشی (به گوشی روی میز اشاره کرد ) ماله من‌...برو توی لیست مخاطبین و ....زنگ بزن به دکتر هان...
جنا: ب..باشه...

سریع رفتم سمت گوشی و روشنش کردم خواستم رمزش رو بپرسم که دیدم رمز نداره....سریع زنگ زدم به دکتر هان....

هان: بفرمایین!
جنا: ..سلام ..دکتر هان؟
هان: بله خودم هستم...اتفاقی افتاده؟!
جنا: بله...راستش ...
هان: برای تهیونگ اتفاقی افتاده؟(نگران)

فکر کنم تهیونگ همون پسره بود ....

جنا: ب..بله..
هان: وای خدای من ...الان خودم رو میرسونم....

گوشی رو قطع کرد ....اروم گوشی رو گذاشتم روی میز و روی مبل وِل شدم .... نمیدونم چرا وقتی خون بالا آورد یهو اینقدر ترسیدم ....من که از خون نمیترسم! ...پس...
تو همین فکرا بودم که صدای کای بلند شد ....

کای : زنگ زدی(بلند)
جنا: اره ..زنگ زدم،
کای : پس کجاس(داد)
جنا: ...اَ...الان میاد....

چرا اینقدر عصبانی بود؟! نکنه بخاطر اون پسره تهیونگه؟! ....
بعد چند دقیقه بلخره دکتر هان رسید ....با تعجب زیاد اومد سمتم.....

هان: جیا؟!
جنا: چی ؟! ...نه نه ...من جیا نیستم...
هان: ‌جیا نی....حالا به هر حال....تهیونگ کجاس...
جنا: بیاین دنبالم...

دکتر هان رو بردم اتاق اون پسره تهیونگ....کای از اتاق دراومد و دکتر هان رفت تو....

کای : حالش اصلا خوب نیست....
جنا: ....قبلا هم اینطوری میشده؟
کای: نه این اولین باره!
جنا: ....مطمئنی؟!
کای: اره بابا ...من همیشه پیشِشَم!...

نفسم رو صدا دار بیرون دادم و به دیوار تکیه دادم ....

کای: چرا پکری؟
جنا: نمیدونم....حس میکنم ...حاله بَده اربابِت تقصیره منه!
کای: چرا باید تقصیره تو باشه؟
جنا: نمیدونم.....ولی فکر کنم چون من به زنه قبلیش شبیه بودم ....اربابِت یاد زن قبلیش افتاده و یه حس بدی بهش دست داده و سعی کرده با خوردن مشروب خودش رو اروم کنه ....اما فکر کنم زیاد خورده و.....
کای: شاید !!
جنا: چی ؟!
کای: بنظرم درست باشه ....چون از اون موقعی که تو جلوش بیهوش شدی انگار یه آدم دیگه شده ....
جنا: پس ...پس تقصیر کار منم !
کای: ‌نه نه ...اینجوری هم نیست دیگه ...آخه...
جنا: چرا باید شبیه زن قبلیش باشم ....چرا باید به زندگی دیگران لَطمه بزنم ...یا چرا....
کای: هی هی ‌...تقصیر تو نیست ...
جنا: چرا تقصیره منه ....اگه بمیره چی؟!(گریه)

نشستم زمین و گریم بیشتر شد ‌‌‌‌....

ادامه دارد......

حمایتتتتت کنین ها 🍫
دیدگاه ها (۲)

ارع رفیق

خودمم نه فیک

ادامه ی پارت ⁷ .....ویو جناجنا: خوب شد؟کای : اره....خیلی هم ...

"شراب سرخ" Part: ⁹ویو جناکای اروم‌ اومد سمتم و کنارم‌ نشست ....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط