مهدی جان

مهـــدی جــــــان ...
. دست بـﮧ قلم بردم
. تا برایتان حـــرف ها بزنم...
. اما نشد ... .

خواستم از " دردم " بگویم دیدم دردِ شما، خودِ ((منم )) ... .
.

خواستم از " بـﮯ کسـﮯ " ام حرف بزنم.... دیدم تنهاتر از شما درعالم نیست .

خواستم بگویم " دلم از روزگار گرفتـﮧ "
دیدم خودم در خون بـﮧ دل کردنِ شما کم نگذاشتـﮧ ام ...
.
.

قلم کم آورد ... بـﮧ راستـﮯ کـﮧ وسعت ((مظلومـــیت )) شما قابل اندازه گیرے نیست... .
.
اللّهمـ عجلــ لولیکــ الفرج...
دیدگاه ها (۶)

به نام خدا.شهادت مادرم زهرا سلام الله علیها افسانه نیست..قسم...

سلام عید همگی دوستان ویسگونی مبارک نوروزتون فاطمی سالی خوب و...

ﺧـــــــﺪﺍﯾــــــــــــﺎ . . .ﺻﺒﺮﻡ ﺑﺎ ﺩﺭﺩﻡ ﻧﻤـــﯽ ﺧــــــﻮﺍﻧ...

امروز ....جارو برداشته ام افتاده ام به جان دلمو دلم را حسابی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط