گاهی دلت می خواهد
گاهی دلت می خواهد
پروانه باشی بسوزی به دورِ
شمع و بابونه های حیات ...
گاهی دلت می خواهد
کبوتر سپیدی باشی
روی دیوارِ دلِ دلهای گرفته ،
بپری از روی بام دنیا
و پیغام دلدادگان را برسانی ...
و گاهی دلت می خواهد
قاصدک دل خودت باشی ،
برقصی در باد و تا آن دور دست ها
برای خود ، تا مقصود بدوی ،
تا خبری از خودِ گم کرده ات بیابی ...
و گاهی پس از راه های رفته
با کفش های دل شکسته ،
گم کرده ات را در همین جا ،
در میان اشک هایت ، دلِ گرفته ات ،
چهره ی در هم پیچیده در آینه ...
در نقطه ای دور... !!!
در خودت می یابی ...!!!
پروانه باشی بسوزی به دورِ
شمع و بابونه های حیات ...
گاهی دلت می خواهد
کبوتر سپیدی باشی
روی دیوارِ دلِ دلهای گرفته ،
بپری از روی بام دنیا
و پیغام دلدادگان را برسانی ...
و گاهی دلت می خواهد
قاصدک دل خودت باشی ،
برقصی در باد و تا آن دور دست ها
برای خود ، تا مقصود بدوی ،
تا خبری از خودِ گم کرده ات بیابی ...
و گاهی پس از راه های رفته
با کفش های دل شکسته ،
گم کرده ات را در همین جا ،
در میان اشک هایت ، دلِ گرفته ات ،
چهره ی در هم پیچیده در آینه ...
در نقطه ای دور... !!!
در خودت می یابی ...!!!
- ۱.۵k
- ۰۶ آبان ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط