لایو تهیونگ
لایو تهیونگ~
https://weverse.io/bts/live/2-161706952
ساعت ۹ صبح~
ترجمه لایو~
🐻: باتری موبایلم ۳٪ هست، پس... نمیتونم زیاد تو لایو بمونم.
🐻: بعد از شام اومدم، ولی لایو رو تموم کرده بودن.
🐻: با خودم گفتم نه، اینطوری نمیشه! منم باید یه لایو روشن کنم.
🐻: برای همینه اینجام.
🐻: اما اول از همه، آرمی... من یه کم نوشیدم و غذای خوشمزه خوردم، پس واقعاً سیرم.
🐻: آخ... شارژم داره تموم میشه، پس فکر کنم منم باید برم.
🐻: بعد از ناهار اومدم، ولی لایو تموم شده بود.
🐻: بعد با خودم گفتم: نه، باید این کارو میکردم.
🐻: این یه لایو جدا نبود؛ وقتی رسیدم، تموم شده بود.
🐻: ولی به هر حال ورزش کردم... چون امروز روزی بود که موزیک کار نکردیم... وقت آزادمون بود.
🐻: برای همین ورزش کردم و با دوستی که اینجا زندگی میکنه دیدار کردم و بعد از مدت طولانی شام خوردیم.
🐻: پوست خیلی بدی دارم.
🐻: امروز... به محض اینکه لایو رو ببندم، میرم خواب. میخواستم اینطوری بیدار بمونم... اما آسون نیست.
🐻: باید صورتمو بشورم و برم بخوابم... خوابم میاد.
🐻: صبح زود بیدار شدم، اما هنوز یکمی با جتلگ درگیرم. نمیدونم چرا هنوز هم صبح زود بیدار میشم. واقعاً باید فکری به حال این وضعیت بکنم.
🐻: فقط میخواستم یه دقیقه لایو رو روشن کنم. فقط یه بار، بدون دلیل خاصی. چیز مهمی نیست، راستش.
🐻: دفعه بعد که اجرا داشته باشم، احتمالاً حداقل یه نفر دیگه هم باید باشه. وگرنه نمیتونم بگم: «آرمی، دلمون براتون تنگ شده.»
🐻: درسته؟ نمیتونم اینو تکی بگم. به هر حال، فقط میخواستم لایو رو روشن کنم. الان تو کره روزه، پس روز خوبی داشته باشید.
https://weverse.io/bts/live/2-161706952
ساعت ۹ صبح~
ترجمه لایو~
🐻: باتری موبایلم ۳٪ هست، پس... نمیتونم زیاد تو لایو بمونم.
🐻: بعد از شام اومدم، ولی لایو رو تموم کرده بودن.
🐻: با خودم گفتم نه، اینطوری نمیشه! منم باید یه لایو روشن کنم.
🐻: برای همینه اینجام.
🐻: اما اول از همه، آرمی... من یه کم نوشیدم و غذای خوشمزه خوردم، پس واقعاً سیرم.
🐻: آخ... شارژم داره تموم میشه، پس فکر کنم منم باید برم.
🐻: بعد از ناهار اومدم، ولی لایو تموم شده بود.
🐻: بعد با خودم گفتم: نه، باید این کارو میکردم.
🐻: این یه لایو جدا نبود؛ وقتی رسیدم، تموم شده بود.
🐻: ولی به هر حال ورزش کردم... چون امروز روزی بود که موزیک کار نکردیم... وقت آزادمون بود.
🐻: برای همین ورزش کردم و با دوستی که اینجا زندگی میکنه دیدار کردم و بعد از مدت طولانی شام خوردیم.
🐻: پوست خیلی بدی دارم.
🐻: امروز... به محض اینکه لایو رو ببندم، میرم خواب. میخواستم اینطوری بیدار بمونم... اما آسون نیست.
🐻: باید صورتمو بشورم و برم بخوابم... خوابم میاد.
🐻: صبح زود بیدار شدم، اما هنوز یکمی با جتلگ درگیرم. نمیدونم چرا هنوز هم صبح زود بیدار میشم. واقعاً باید فکری به حال این وضعیت بکنم.
🐻: فقط میخواستم یه دقیقه لایو رو روشن کنم. فقط یه بار، بدون دلیل خاصی. چیز مهمی نیست، راستش.
🐻: دفعه بعد که اجرا داشته باشم، احتمالاً حداقل یه نفر دیگه هم باید باشه. وگرنه نمیتونم بگم: «آرمی، دلمون براتون تنگ شده.»
🐻: درسته؟ نمیتونم اینو تکی بگم. به هر حال، فقط میخواستم لایو رو روشن کنم. الان تو کره روزه، پس روز خوبی داشته باشید.
- ۳.۳k
- ۲۳ تیر ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط