هنرعکاسیساسان

#هنر_عکاسی_ساسان ...🗣

آمده بود سر و سامانم بدهد..
برایم از امید و عشق و زندگی حرف میزد..
راست میگفت،
خنده را بعد از مدتها به لبانم آورده بود..
و عشقی که هدیه داد،
سَر گرمش شده بودم..
دلم را گره زده بود به خودش،
تازه میخواستم، زندگانی را از او طلب کنم..
اما
غیبش زده بود!!
به هرطرف که نگاه میکردم فقط یادش بجا مانده بود..
رفت
سوختم،
به اجبار ساختم،
با تمام سوز دلها گذشت..
تازه فهمیده‌ام او شیادی بیش نبود،
آن همه عشق و امیدها نقشه بود
او زندگی‌ام را نشانه رفته بود..
دزدید و رفت..
#پژمان_نصیریان

دیدگاه ها (۰)

...🗣يك بار هماین دوستت دارم لعنتی را به کسی نه، به خود خودت ...

هيچوقت از روى لبخند،حالِ كسى را تشخيص ندهيد!يك لبخندِ ساده،د...

همیشه یک نفر در رابطه‌های دو نفره عاشق‌تر است! یک نفری که آن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط