در پس دیوارهای سنگی حماسههای من

در پسِ دیوارهای سنگیِ حماسه‌های من
همه آفتابــ ‌ها غروبــ کرده‌انـد.
این سوـی دیوار، زنـی با پُتکـِ بی‌تلاش‌اشــ تنهاستــ،
به دستـ های خـود مـی‌نـگرد
و دستـ هایـش از امـید و عشـق و آینـــدهـ تهی‌ستــ×..
دیدگاه ها (۱)

|من پرواز نکردممن پَرپَر زدم|

دلــم یِ جآـیی میخـوآد مثـِ اینـجآ:)

کوتاه کـنـید ایـن عبثــ را، که ادامـه‌ـی آنـ ملال‌انـگـیز اس...

'

رمـان مالٰک نفٰس های تـو پـارت سوم🌷✨︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫...

قٓـول های بارانـے𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟔︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼⏜۪۪۪︵...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط