می نشینی پیش من انگار جادو مینی

می نشینی پیش من ،انگار جادو میڪنی
دست خالی دلم را پیش خود رو میڪنی

سر به روی شانه ی من میگذاری باز هم
شعر هایت را برای من باز گو میڪنی

غرق در امواج گیسوی سیاهت میشوم
پیشِ تو هر لحظه انگار از نو عاشق میشوم

نامِ من را در میان شعرهات خوانده ای
با صدایت نازنین، عاشق نامم میشوم

تابِ مویت ، ناز رویت ، باز مستم ڪرده ای
به خدا من را میان خاطرت گم ڪرده ای

من به عشق ڪعبه ی چشمان تو مُحرم شدم
تو مرا پیش از خودم انگار پیدا ڪرده ای....
از کانال من در تلگرام بازدید بفرمائید*
https://t.me/monlightyy/AAAAADwlabGn5JpFx5ds8A
دیدگاه ها (۴)

ماها چو به چرخ دل برآییچون جان به تن جهان درآییماها چه لطیف ...

به نگاه آشنایت ، بخدا نیاز دارمچه کنم که امشب از تو تب عشق ...

زیـبـانـشـیـن قـلـب من دوسـتـت دارم هـمـه ی بـود نـبـود مـن ...

اون چال لبخندتچاله چوله های دنیامو پُر میکنه دلبر جان..از ک...

شبی در موج زلفانت مرا هم رنگ دریا کنگل پژمرده ی دل را به لبخ...

.THE NAME...میان دو نگاهPART...🕚SEASON... 2⃣🖤💋... بعد از گذر...

تکپارتی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط