روزی که شب میشه

روزی که شب میشه
______________________________
پارت6💌

ازبون سانزو+

از جلسه بر گشتم خیلی ترسیده بودم که هانا جاسوس باشه ولی با خودم قرار گذاشته بودم که بهش نگم که امشب چی شد ولی مجبورم تهت نظر بزارمش خودم دم نمیخاد این کارو کنم ولی چون مایکی گفته باید انجامش بدم

1 ساعت بعد

سانزو: خوب رسیدم خونه امید وارم هانا خواب باشه خوب بایدم خوب باشه چون ساعت3 شب هستش

از زبون نویسند+

سانزو در خونه رو وا کرد که دید چراغا خامشه رفت داخل اتاقش و دید هانا خواب از این جای که سانزو
کرم داشت تصمیم گرفت یکم شیطونی کنه

هنتای😈
________________________________
خودتون میدونین من هنتای مینوسم

از زبون هانا+

وقتی بیدار شدم دوباره همه جام درد میکرد فهمیدم که سانزو منو کرده
آهی کشیدم و وقتی خاستم بلند شم فهمیدم یکی منو بغل کرده

سانزو:مامی شما جای نمیری(خمیازه)

هانا:ولم کننن سانزو خوابم میاد

سانزو:نخیرم جای نمیری

هانا:هعییییی

هانا:برو بیرون میخام لباس اوز کنم

سانزو:من همین جا هستم خیر سرم ددیتم

هانا:باشهههه

هانا لباساشو جلوی سانزو اوز کرد ولباس راحتی پوشید بعد با سانزو دسته هم دیگه رو گرفتن و رفتن که صبحانه بخرن که گوشیه هانا زنگ خورد

هانا:الو

اقا:هانا تو قرار بود به ما کمک کنی که افراد بوتن رو دست گیر کنیم پس چی شد چیزی پیرت امد

هانا:بله من با یکی از افرادشون خیلی نزدیک شدم و جای امارت بوتن هم پیدا کردم واین که ریندو و ران زن شوهر نیستم داداشن

اقا:خوبه ولی باید بیشتر پیدا کنی فهمیدی

هانا:چشم اقای

اقا:کاکاشی هستم

هانا:چشم آقای کاکاشی

همین که هانا قت کرد سانزو صداش زد

سانزو:کی بود هانا جان

هانا:هیشکی یکی از دوستام بود(باترس)

سانزو:چرا ترسیدی؟

هانا:نه نتر سیدم فقط با خودم گفتم مگه میشه آدم آنقدر فضول

سانزو:هعیییی درست بزن😐

هانا:چشم پلنگ صورتی 😂😂

سانزو بلند شده و رفت سمت هانا هانا هم که دیدید داره میاد سمتش رفت عقب سانزو هانا رو روی دیوار قفل کرد

سانزو :دیگه نبینم به ددیت بگی پلنگ صورتی مامی

هانا:چ.. چشم(بچه سرخ شده لبوشد😂)
____________________________
بچه ها مریض شدم فکر کنم پارت بعدی رو یکم دیر تر بدم و به بزرگی ی خودتون ببخشید اگه بد شد💔😣
دیدگاه ها (۵)

بشهههه هااااااااا مبارکموننننن 300 تایییی شدیممممممم از همتو...

خدا رحم کنه📿📿

روزی که شب میشه__________________________از زبون نویسنده پار...

روزی که شب میشه___________________________اسم:هاناسن:16عشقش:...

روزی که شب میشه__________________________پارت 3 از زبون هانا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط