بسم الله الرحمن الرحیم
بسم الله الرحمن الرحیم
پاسخ قسمت سوم :
لذا یکی مفسر می شود، دیگری فقیه و دیگری محقق و نویسنده و دیگری روانشناس، و دیگری تحلیلگر سیاسی میشود و یک گروه هم واعظ میشوند و تعلیم و تربیت و ارتقای سطح آگاهی و بصیرت مردم میپردازند - گروهی نیز فقط درس میخوانند و ملبس میشوند، اما آخوند نمی شوند!
سیاستمدار: اما، اینها همه علم است و دلیل نمیشود که فارغ التحصیل در این علوم یا حتی علوم سیاسی، سیاست مدار قوی و خوبی هم باشد؛ چنان که هر استاد علوم سیاسی در شاخه های گوناگونش مانند: روابط بین الملل، حقوق بین الملل، فلسفه سیاسی، جامعهشناسی سیاسی و سایر رشتههای علوم سیاسی، نمی تواند رئیس جمهور،یا سیاستمدار اجرایی باشد.
سیاستمدار اسلامی، کسی است که ضمن برخورداری از علوم اسلامی دررشتههای گوناگون و آشنایی کامل وتخصصی با فقه حقوق اسلامی، و همچنین برخورداری از تقوای شخصی، اجتماعی و سیاسی که مستلزم برخورداری از فرهنگ و تربیت اسلامی و استمرار در خود سازی جهاد اکبر میباشد، از استعداد و توان سیاسی نیز بر خوردار باشد و هم چنین حکیم و بصیر باشد؛ به مصالح کشور و ملت آگاه باشد و مواضع و تهدیدات دشمنان خارجی و داخلی را رصد کند و راهکارهای مقابله و مقاومت را به مردم نشان دهد، و آنان را به سوی رشد و تعالی هدایت نماید.
جمهوری اسلامی ایران :
رهبری نظام جمهوری اسلامی ایران، بر عهدۀ یک شخصیت فقیه و برخوردار از سایر شرایط رهبری میباشد، چرا که رهبر باید ضمن آشنایی کامل با علوم اسلامی و قرآنی، از تقوا، حکمت و بصیرت لازم و نیز مشروعیت و محبوبیت نزد عموم نیز برخوردار باشد. رئیس قوۀ قضاییه نیز باید یک مجتهد باشد و در حقوق - فقه اسلامی، تحصیلات تخصصی داشته باشد و هم چنین است رئیس دستگاه اطلاعات کشور که باید مجتهد باشد.
اما،در بدنۀ سیاسی کشور،هیچگاه اکثریت با آخوندها نبوده است؛چنان که در هر دولت ومجلسی، و درهر نهاد رسمی کشور، تعداد آخوندها، بسیار اندک بوده و می باشند.
برخی از این غیر آخوندها، اهل علم، تقوا، بصیرت، مدیر، مدبر و سیاست مدار بوده و میباشند و جانانه خدمت کرده و می کنند - برخی فقط خود را به پست و مقام رساندهاند - و برخی دیگر خائن به کشور، نظام و ملّت از آب درآمدهاند؛و این روی کردها،هیچ ربطی به رشتۀ تحصیلی آنان نداشته و ندارد.(پایان)
پاسخ قسمت سوم :
لذا یکی مفسر می شود، دیگری فقیه و دیگری محقق و نویسنده و دیگری روانشناس، و دیگری تحلیلگر سیاسی میشود و یک گروه هم واعظ میشوند و تعلیم و تربیت و ارتقای سطح آگاهی و بصیرت مردم میپردازند - گروهی نیز فقط درس میخوانند و ملبس میشوند، اما آخوند نمی شوند!
سیاستمدار: اما، اینها همه علم است و دلیل نمیشود که فارغ التحصیل در این علوم یا حتی علوم سیاسی، سیاست مدار قوی و خوبی هم باشد؛ چنان که هر استاد علوم سیاسی در شاخه های گوناگونش مانند: روابط بین الملل، حقوق بین الملل، فلسفه سیاسی، جامعهشناسی سیاسی و سایر رشتههای علوم سیاسی، نمی تواند رئیس جمهور،یا سیاستمدار اجرایی باشد.
سیاستمدار اسلامی، کسی است که ضمن برخورداری از علوم اسلامی دررشتههای گوناگون و آشنایی کامل وتخصصی با فقه حقوق اسلامی، و همچنین برخورداری از تقوای شخصی، اجتماعی و سیاسی که مستلزم برخورداری از فرهنگ و تربیت اسلامی و استمرار در خود سازی جهاد اکبر میباشد، از استعداد و توان سیاسی نیز بر خوردار باشد و هم چنین حکیم و بصیر باشد؛ به مصالح کشور و ملت آگاه باشد و مواضع و تهدیدات دشمنان خارجی و داخلی را رصد کند و راهکارهای مقابله و مقاومت را به مردم نشان دهد، و آنان را به سوی رشد و تعالی هدایت نماید.
جمهوری اسلامی ایران :
رهبری نظام جمهوری اسلامی ایران، بر عهدۀ یک شخصیت فقیه و برخوردار از سایر شرایط رهبری میباشد، چرا که رهبر باید ضمن آشنایی کامل با علوم اسلامی و قرآنی، از تقوا، حکمت و بصیرت لازم و نیز مشروعیت و محبوبیت نزد عموم نیز برخوردار باشد. رئیس قوۀ قضاییه نیز باید یک مجتهد باشد و در حقوق - فقه اسلامی، تحصیلات تخصصی داشته باشد و هم چنین است رئیس دستگاه اطلاعات کشور که باید مجتهد باشد.
اما،در بدنۀ سیاسی کشور،هیچگاه اکثریت با آخوندها نبوده است؛چنان که در هر دولت ومجلسی، و درهر نهاد رسمی کشور، تعداد آخوندها، بسیار اندک بوده و می باشند.
برخی از این غیر آخوندها، اهل علم، تقوا، بصیرت، مدیر، مدبر و سیاست مدار بوده و میباشند و جانانه خدمت کرده و می کنند - برخی فقط خود را به پست و مقام رساندهاند - و برخی دیگر خائن به کشور، نظام و ملّت از آب درآمدهاند؛و این روی کردها،هیچ ربطی به رشتۀ تحصیلی آنان نداشته و ندارد.(پایان)
- ۱۵۱
- ۲۸ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط