مگه نگفتی عمارت ما لوله اش شکسته ها

+مگه نگفتی عمارت ما لوله اش شکسته ها
×اه اره خب امشب اینجاییم😈
+باشه
-حواستپن باشه صدا نیاد
&پوکر فیس
×باش...اخخخ وحشی امشب که....لتزلبنمدرط(اول زدش بعدش دهنشو گرفت)
+برین دیگه
&تهیونگ بنظرم باید بچه دار شین خیلی دوست دارم خاله بشم
-😈😈😈
+اهه گمشو (اروم)
&من می خوام بچم با بچه ی انجل بدنیا بیاد
-باشه حالا هم دیگه مزاحم نشید ما به کارامون برسیم
ویو بعد از رفتن
-بیب
+نه تهیونگ
-بیب بیا بغلم
+فقط بغل باش
-باشه
-بغلش کرد و بوسه ی ارومی روی گردنش گذاشت و مکی زد و با صدای بم گفت توی حموم یا روی تخت
+تهیونگا ولم ک....
جیغغغ از بیرون
+خدایا امشب کاری کن سولی زنده بمونه الهی امین
-جونگکوک خیلی وحشیه داخل اون کارا
+مگه....
-خجالت بکش
+باشه بابا حالا
∆دخترک با تمام دلبری پراهن پسر را کشید و لب هایش را روی لب های پسر قرار داد و میمکید جوری که خون میومد بعدش به سمت حموم کشیدش و اروم اروم لباسشونو در میاروردن رفتن و دوش رو باز کرد و رفتن زیر دوش
-اه بیب همیشه دوست دارم بچشمت
+مگه من پاستیلم
-اره لبات و بدنت
+عه عه
-بیب
+جانم ددی جونم
-دلم برات میره
∆پسر اروم دستشو به سمت پوسی دختر برد و اونو‌ ماساژ میداد و گاهی یکی از انگشتاشو داخل دختر میکرد دخترم به اوج رسیده بود دیگه که با حجم بزرگی که واردش شد نفسش بند اومد
+اههه بی....بیارش ب....بیرونننن(جیغ)
-تحمل کن
∆خب بعد از چهار راند حموم کردن و‌ خوابیدن
صبح(ساعت شیش)
+اهههه سرم درد میکنهه وای نه بدبخت شدم دوباره دوباره نه نه اوفف سرم ...با...باید بهش بگم داشتم با خودم کلنجار میرفتم که...
ویو ته
-خواب بودم که بیدار شدم یکدفعه رومو کردم طرف انجل که دیدم رنگش سفید شده و لباش خشک و عرق کرده چش بود یعنی نکنه خون اشامه چونکه برادرش هم خون اشامه
+وای ته بیدار شدی(استرس)
-اره حالت خوبه
+اره
ویو انجل
+داشتم بدتر میشدم رفت دستشویی و برگشت منم وسط اتاق داشتم راه میرفتم که دیدم اومد جلوم چشمم به پوست گندمیش خورد
+تهیونگ برو بیرون
-انج...
+برو حالم بده برو کار دستت میدم خواهش میکنم
-انجل
(بغلش میکنه که انجل بغض میکنه تهیونگ بهش میگه)
-انجل جلوی خودتو نگیر میدونم خون اشامی میت.نی هر وقت خواستی از خونم بخوری
+و..ولقعا
-اره گردنمو گاز بگیر خون بخور
+گاز گرفت اروم که تهیونگ اخ گفت ولی نمیتونست ول کنه تقریبا ۱۵ سیسی خورد و ول کرد تهیونگ بیحال شد
-بیا بیشتر بخوابیم
+ممنونم ته از اینکه وارد زندگیم شدی
∆اون دوتا با هم به خواب شیرینی فرو رفتن و برای همیشه باهم زندگی کردن