سرنوشت متصل
سرنوشت متصل
Part 7
روای رونا
شاید بخاطر اینکه یه نفر باعث شد من بخاطر اون بیام و بازیگر بشم و شایدم بخاطر مشهور شدن
_اگه گزینه اولی باشه که خوش بحال اونی که بخاطرش اینکارو انجام دادی
اره خوش بحالش خودت چرا بازیگر شدی
_چون آرزوم بود بازیگر بشم
و الان هم کاملا موفق شدی و همه میدونن یه اسطوره هستی
_نهههه دیگه اینقدر گندش نکن 😂
باشه حالا
_راستی چند سالته؟
اممم سن خانوما یه چیز شخصیه
_اوه ببخشید
شوخی کردم 23 سالمه
_جدی پس یه نینی هستی
فقط چهار سال بزرگیا تازه به سن نیس که به عقله
_راست میگیا
یهو هانا پیداش شد
~وایییی رونا دارم از گشنگی میمرم پاشو بریم ساعت کاریمون تموم شد
اممم باشه بریم خدافظ آقای جؤن راه افتادم و رفتم
روای جونگ کوک
_این دختر واقعا عجیبه
×چیزی گفتی جونگ کوک؟
چرا تو فکری پشت فرمون نشستیا
_باشه حواسم هست
×راستی اون دوتا دختر تازه واردن؟ اخه اولین باره میبینمشون
_اره اولین باره دارن فیلم بازی میکنن
×ولی مث بازیگرای حرفه ای نقش بازی کردن مخصوصن رونا
_اره حق با توعه یعنی الگوش کیه که تا اینجا اومده بخاطرش
رسیدم خونه و رفتم تیک تاک گردی
روای هانا و رونا
سریع رفتیم خونه و دوش گرفتیم و لم دادیم رو کاناپه
~هی رونا
جونم
~من دلم کیک توت فرنگی میخاد
ساعت 12 شبه ها
~واییی هانا بیا اولین پستمون رو آپلود کنیم
بیخیال بابا
~تو رو خدا (مظلومانه نگاه کرد)
باشه حالا اینجور نگاه نکن فقط راجب چی باشه
~درست کردن کیک
جدی الان؟
~اره
پس فیلم گرفتن با تو
~حلهههههه
هانا شروع کرد به فیلم گرفتن منم شروع کردم
به رو کردن هنرم و با هانا میخره بازی در اوردیم
که دو ساعت گذشت
خبببب اینم از این تامام
~عالییی شد دختر خب بزار آپلود کنممممم
خب میرم بکپم بای
~کیک نمیخای؟
صبح میخورم
~باشههه رونا رفت بخابه منم ویدیو رو آپلود کردم که لایکا شروع به بالا رفتن کرد یهو یه کامنت آشنا به چشم خورد
جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ*
با جیغ هانا خوابم پرید سریع رفتم پیشش چی شده دزد اومدههه کجاست؟
~تهیونگگگ کامت گذاشتههههه
گفته که......
خماریییی😂
خوندن بدون لایک و کامنت حراممممم
نویسنده
https://wisgoon.com/xxvvc
#رمان #فیک #سناریو #واکنشات
#جونگکوک #تهیونگ #جیهوپ #نامجون #جین #جیمین #شوگا #بی_تی_اس #ارمی
Part 7
روای رونا
شاید بخاطر اینکه یه نفر باعث شد من بخاطر اون بیام و بازیگر بشم و شایدم بخاطر مشهور شدن
_اگه گزینه اولی باشه که خوش بحال اونی که بخاطرش اینکارو انجام دادی
اره خوش بحالش خودت چرا بازیگر شدی
_چون آرزوم بود بازیگر بشم
و الان هم کاملا موفق شدی و همه میدونن یه اسطوره هستی
_نهههه دیگه اینقدر گندش نکن 😂
باشه حالا
_راستی چند سالته؟
اممم سن خانوما یه چیز شخصیه
_اوه ببخشید
شوخی کردم 23 سالمه
_جدی پس یه نینی هستی
فقط چهار سال بزرگیا تازه به سن نیس که به عقله
_راست میگیا
یهو هانا پیداش شد
~وایییی رونا دارم از گشنگی میمرم پاشو بریم ساعت کاریمون تموم شد
اممم باشه بریم خدافظ آقای جؤن راه افتادم و رفتم
روای جونگ کوک
_این دختر واقعا عجیبه
×چیزی گفتی جونگ کوک؟
چرا تو فکری پشت فرمون نشستیا
_باشه حواسم هست
×راستی اون دوتا دختر تازه واردن؟ اخه اولین باره میبینمشون
_اره اولین باره دارن فیلم بازی میکنن
×ولی مث بازیگرای حرفه ای نقش بازی کردن مخصوصن رونا
_اره حق با توعه یعنی الگوش کیه که تا اینجا اومده بخاطرش
رسیدم خونه و رفتم تیک تاک گردی
روای هانا و رونا
سریع رفتیم خونه و دوش گرفتیم و لم دادیم رو کاناپه
~هی رونا
جونم
~من دلم کیک توت فرنگی میخاد
ساعت 12 شبه ها
~واییی هانا بیا اولین پستمون رو آپلود کنیم
بیخیال بابا
~تو رو خدا (مظلومانه نگاه کرد)
باشه حالا اینجور نگاه نکن فقط راجب چی باشه
~درست کردن کیک
جدی الان؟
~اره
پس فیلم گرفتن با تو
~حلهههههه
هانا شروع کرد به فیلم گرفتن منم شروع کردم
به رو کردن هنرم و با هانا میخره بازی در اوردیم
که دو ساعت گذشت
خبببب اینم از این تامام
~عالییی شد دختر خب بزار آپلود کنممممم
خب میرم بکپم بای
~کیک نمیخای؟
صبح میخورم
~باشههه رونا رفت بخابه منم ویدیو رو آپلود کردم که لایکا شروع به بالا رفتن کرد یهو یه کامنت آشنا به چشم خورد
جیغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغغ*
با جیغ هانا خوابم پرید سریع رفتم پیشش چی شده دزد اومدههه کجاست؟
~تهیونگگگ کامت گذاشتههههه
گفته که......
خماریییی😂
خوندن بدون لایک و کامنت حراممممم
نویسنده
https://wisgoon.com/xxvvc
#رمان #فیک #سناریو #واکنشات
#جونگکوک #تهیونگ #جیهوپ #نامجون #جین #جیمین #شوگا #بی_تی_اس #ارمی
- ۷.۳k
- ۱۰ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۵)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط