روزی که ازمادرمتولدشدم صدای درگوشم طنین انداخت وگفتتاآخر

روزی که ازمادرمتولدشدم صدای درگوشم طنین انداخت وگفت:تاآخرین لحظه ی زندگی باتوهستم ازاوپرسیدم کیستی؟گفت:(من غــــم هستم)اول خیال کردم که غم عروسکی است که بااوبازی خواهم کردولی معنی آن راوقتی درک کردم که دیدم عروسکی هستم دردستان غـــــم
دیدگاه ها (۲)

حرفاش لایــــــــــڪ داره

بیخــــــــود منتظـــــــــر نبـــــــــاش… تــــــــو خــــ...

...

...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط