روزی که ازمادرمتولدشدم صدای درگوشم طنین انداخت وگفتتاآخر
روزی که ازمادرمتولدشدم صدای درگوشم طنین انداخت وگفت:تاآخرین لحظه ی زندگی باتوهستم ازاوپرسیدم کیستی؟گفت:(من غــــم هستم)اول خیال کردم که غم عروسکی است که بااوبازی خواهم کردولی معنی آن راوقتی درک کردم که دیدم عروسکی هستم دردستان غـــــم
- ۳۸۶
- ۰۳ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط