در حجرۀ عشاق دگر مشغله ای نیست

در حجرۀ عشّاق دگر، مشغله ای نیست
بازار، کساد است و دگر ولوله ای نیست

عشق است که هر جا به بهایی بفروشند
در این دل ناکام دگر حوصله ای نیست

عالم همه مست اند و دمی یاد ندارند
فردا که بیاید خبر از میکده ای نیست

فریاد از این رخوت منحوس دل آزار
بر شهر خموشان بنگر چلچله ای نیست

هر دم ز تمنای رخش، سوخته شمعی
تا آتش دوزخ که دگر فاصله ای نیست

در خاطر جانان، همه دیوانه ترینند...
افسوس بر عشقی که دگر مسئله ای نیست!

دیریست پریشان تر از احوال خزانیم...
دلبر به سلامت که ازین غم گله ای نیست.

#افسوس.
#گرهم گله اےهست #دگرحوصله اےنے!
┄─┅অঠই✯♡✯ইঠঅ┅─┄
دیدگاه ها (۷)

هنوزوقتی تنهایمصدای باران و آواز ناودانهنوز وقتی تنهایمموسیق...

❣❣عاشقش بودم و او یکسره آزارم کرداز وفا، عشق، محبت، همه بیزا...

منم و داغ نگاهی که به قلبم زده ایآتش خرمن آهی که به قلبم زده...

قدری آهسته...دلم پشت غزل جاماندهدلِ حساس ،دلِ خسته ،دلِ واما...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط