p

p:²

ج:نه من نمیتونم زنمو طلاق بدم

_بلاخره به حرف اومدم نمیتونم این جسارت و جرئت رو از پیدا کرده بودم اون دهن بی صاحبمو باز کردمو گفتم

ا.ت: کم نیاری دوتا دوتا آقا جنگکوک
ج:زبون باز کردی زبون نفهم
ا.ت: منو طلاق بده من اشتباه کردم
ج:عسلم بیشتر از کوپنت داری گوه میخوری
ا.ن:طلاقم بده طلاقم بده من نمیتونم نمیتونم با هوو زندگی کنم

_بازم سکوت سکوتی که من خوب میدونستم نشونه چیه
قبرمو با دستا خودم کندم
حالا نوبت اونه که بزارم تو قبر زنده زنده خاکم کنه
با کشیده شدنم نفسم رفت رفت که بره

خاله سونو(مامان جنگکوک) با داد و گریه افتاده بود دنبالمون تا منو از دستش نجات بده ولی تمام........

شرط داریم
ولی په فایده نمیرسونید
like:²⁰
comment: ³⁰
دیدگاه ها (۲۲)

p:³ا.ت:جنگکوک غلط کردم ولم کن تروخدا ولم کن دیگه این حرفو نم...

فکر نکنم شرطا رو رسونده بودید...................P:¹چشمامو بر...

My ruthless captainشروع فیک جدید درمورد دختریه که با همه‌ی ا...

꧁ 𝘿𝙖𝙧𝙠 𝙡𝙞𝙛𝙚 ꧂𝙥𝙖𝙧𝙩⁵⁴حرفی برای گفتن نداشتم... فقط سکوت کردم. ج...

پارت ۳

hyunjin

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط