درگیر تو بودم که نمازم به قضا رفت

درگیر تو بودم که نمازم به قضا رفت
در من غزلی درد کشید و سر زا رفت

در بین غزل نام تو را داد زدم، دااااااااد
آن گونه که تا سرِ این کوچه، صدا رفت!


#تک_بیت_ناب
#منو_بانو
دیدگاه ها (۱)

عشق یعنی تو؛ تو که کشتی مرا در انتظار عشق یعنی در گلویم استخ...

بعد از این عشق به هر عشق جهان میخندم هرکس آرد سخن دل به میان...

چند روزیست که دل ،گیر نگاهی شده است از همان روز و همان لحظه ...

تو تنها می توانی آخرین ...

درگیر تو بودم که نمازم به قضا رفتدر من غزلی درد کشید و سرِ ز...

رمان بغلی من پارت ۳۲دیانا: دنیا رو سرم خراب شد دکتر منو با ه...

🌱🍒ناز چشمانت نهاده ... عشق بر سیمای تو...سر خوشم چون پروریدم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط