یک نفر آمد و

یک نفر آمد و
بر پنجره‌ام گِل مالید
من ولی منتظرِ بارانم

✍ 🏼 #عمران_صلاحی

🍃 🍂 🍁 🌧 🌧 🌧 💧 💧 💧
دیدگاه ها (۴)

صبحِ پاییزیلبت،بوسیدنی‌تر می‌شود...#لیلا_مقربی😍 😍 😍

من تو را به خلوت خدایی خیال خودبهترین بهترین من خطاب میکنمبه...

به انتظار نبودی، ز انتظار چه دانی...؟! #معینی_کرمانشاهی😍 😍

برایمشکوفه ی رفتنبه ارمغان میاوریدر نارنجی های پاییز...وقتی ...

P⁷لباس تینا لباس روزی لباس جینی لباس کیتی لباس سواویو تینا ت...

The eyes that were painted for me... "چشمانی که برایم نقاشی ...

# پارت نهم | رمان فرزند آتش جونگکوک و ات به همون اپارتمان که...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط