بعضی از آدمها مثل یه آپارتمانن

بعضی از آدمها مثل یه | آپارتمانن |

مُبله، شیک، راحت . . . .

اما دوروز كه توش می شینی ,

دلت تا سرحد | مرگ | میگیره . . . . !

بعضی ها مثل یه | قلعه | ؛

خودت رو می كُشی تابری توش ،

بعد می بینی اون تو هیچی نیست . . . .

جُز چندتا | سنگ كهنه |

و رنگ و رو رفته . . . . !

اما . . . .

بعضی ها مثل | دیوارِ قدیمیِ | یه باغن . . . .

میری تو و مُدام قدم میزنی،

نگاه می كنی،

عطرها رو بو می كشی،

رنگ ها رو تماشا می كنی،

میری و میری . . . .

| آخری دركار نیست |

به دیوار که رسیدی،

بن بستی نیست . . . .

میتونی دور باغ بگردی و . . . .

چه آرامشی داره همنفس بودن باکسی که ،

| عمق سینه ش |

سرشارِ از عطر گلهای سُرخه و بهارِ نارنج . . . .
دیدگاه ها (۱۰)

معلمم گفت:زندگي را تعريف كن…گفتم:زندگي تعريف كردني نيست…نارا...

سلام‌چقدر خنكاي اوايل صبح را دوست دارم      *نفس عمیق بڪش ...

نقطه هرآغاز و پایان تو هستی.پس قدرعظمت خودت رو بدون و 'خستگی...

براي حافظه کوتاه مدت:قهوه بنوشيد،براي حافظه بلند مدت: زغال ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط